عقب نشینی آمریکا از منطقه، بدون تسویه حساب با ایران، به معنای پایان کار امریکاست

 نوشته: بلنت اسین اوغلو*

 چندی پیش اوباما رئیس جمهور آمریکا یک سند استراتژیک را امضاء کرد. در اسناد استراتژیک قبلی، تامین حاکمیت بر جهان، با جهانی کردن جنگ ها مد نظر بود. در استراتژی قبلی اصل ۲.۵ حاکم بود.

طبق آن اصل، برای آمریکا، حین جنگ همزمان با دو دولت، جنگ پنهانی با دولتی دیگر، یعنی دولت سوم، پیش بینی شده بود.

 در سندی که جدیدا اوباما پای آن امضاء گذاشت، به نظر می رسد که برای کاهش هزینه جنگ ها، به جای اشغال نظامی، پیش برد جنگ های پنهانی اساس قرار گرفته است. نمونه جنگ پنهان، لیبی و سوریه است. نمونه اشغال نظامی و استقرار نیروی نظامی، افغانستان و عراق است.

 در گذار از استراتژی ۲.۵ به استراتژی ۱.۵، یعنی، استقرار نیروی نظامی در یک کشور و پیش بردن جنگ پنهانی (به وسیله سرویس های مخفی) در کشور دیگر، اساس قرار گرفته است.

 من این را “عقب نشینی در حین جنگ” می نامم.

 بعضی از  تحلیل گران، آنرا تمرکز مستقیم آمریکا روی چین می نامند.  یعنی آمریکا، به جای خنثی کردن چین از طریق محاصره، استراتژی فشار مستقیم سیاسی علیه چین را اتخاذ کرده است.

پروژه آمریکا در خاورمیانه چیست؟

 

آمریکا، از آنجائی که نمی تواند خطر جنگ با چین را در نظر گیرد، به اندازه ای که، قادر باشد به روابط تجاری چین و کشورهای آسیائی ضربه وارد کند، استقرار نیروی نظامی در “اقیانوس آرام آسیا”  Asian Pacific را مد نظر قرار داده است.

در اینجا، نباید چنین تصور کرد که آمریکا از منطقه {خاورمیانه} عقب نشینی می کند.

عقب نشینی آمریکا از منطقه، بدون تسویه حساب با ایران، به معنای پایان کار امریکاست.

 این واقعیت است که آمریکا در منطقه دچار خونریزی شده است، و این نیز واقعیت دارد که برای  کاهش هزینه جنگ ها، به جنگ های پنهان روی آورده است، ولی آمریکا بدون تحمل یک شکست بزرگ از منطقه عقب نشینی نمی کند.

بدون برچیدن تحریم های نفتی علیه ایران، تهدید بستن تنگه هرمز (۵۰ کیلومتر) برطرف نمی شود.

 فکر می کنم، بعد از بازداشت “باش بوغ”  Başbuğ ، هر کسی در ترکیه متوجه شده است که آمریکا یک جنگ پنهان علیه ترکیه پیش می برد.  *

 آمریکا بعد از همه، از ترکیه عقب نشینی خواهد کرد،  زیرا  احتمال اینکه بتواند حکومتی را  این چنین مورد استفاده قرار دهد، غیرقابل تصور است.  اگر از داخل، خیانت به این بزرگی نمی بود،  مداخله و  توطئه  از خارج نمی توانست این چنین بی محابا باشد.

 آمریکا، که از زمان جنگ ویتنام تاکنون، شش میلیون انسان را کشته است، بالاخره روزی به پایان محتوم خود خواهد رسید. شواهد نشان می دهد که در مسیر پایان کار قرار گرفته است.

زمانی که آمریکا از منطقه عقب نشینی کرد، استبداد متکی به او نیز در ترکیه به پایان خواهد رسید.

 استامبول

۰۹.۰۱.۲۰۱۲

 توضیحات مترجم:

*  بلنت اسین اوغلو،  Bülent Esınoğlu  تحلیل گر سیاست خارجی ترکیه و سیاست بین المللی است.

*  ژنرال “محمد ایلکر باش بوغ”  Ilker Başbuğ M.  فرمانده سابق ستاد ارتش ترکیه (۲۰۰۸- ۲۰۰۶) است، که اخیرا بازداشت شد.  بازداشت  ژنرال باش بوغ  به دنبال بازداشت پنج تن از فرماندهان سابق ستاد ارتش ترکیه و نیز استعفای فرمانده اخیر ستاد ارتش ترکیه  “صباحت الدین ایشیق کوشانر” Sebahattin Işık Koşaner  به همراه فرماندهان نیروهای چهارگانه ارتش (۲۰۱۱) اتفاق افتاد.  بازداشت ها و استعفای های پی در پی، نشان از مقاومت فرماندهان ارتش در مقابل فشار آمریکا برای مداخله در کشورهای منطقه در راستای استراتژی آمریکاست.  این فرماندهان از سال ۲۰۰۷ در چارچوب توطئه “ارگنه کن” بازداشت می شوند. هدف آمریکا {با همدستی حکومت ترکیه} برطرف کردن موانع سر راه آمریکا در میان فرماندهان ارتش در جهت استفاده از ارتش ترکیه در مداخله به نفع آمریکا در کشورهای منطقه است.

 در اواخر دسامبر ۲۰۱۱، قبل از خروج آخرین نیروهای ارتش آمریکا از عراق، وزیر دفاع  آمریکا Leon Panetta  برای یک دیدار اضطراری به ترکیه سفر کرد، طبق گزارش روزنامه های ترکیه، او برآوردن خواست های شش ماده ای آمریکا را از حکومت ترکیه طلب کرده است.  این  خواست ها به قرار زیراند:

۱-  مداخله فعال در سوریه

۲-  تحریم کلی ایران

۳-  دفاع از امنیت و تمامیت حکومت کرد در شمال عراق، بعد از خروج آمریکا از عراق

۴-  بهبود روابط با ارمنستان و گشودن هرچه زودتر مرزهای ترکیه به روی ارمنستان

۵-  تدوین سریع قانون اساسی جدید ترکیه

۶-  انعطاف در مسئله قبرس در مقابل  مواضع یونان

 یادآوری این نکته هم خالی از اهمیت نیست که مخالفت اولیه ترکیه با دخالت در لیبی و سوریه، به دنبال سفر Leon Panetta در ماه مارس گذشته سبب تغییر ناگهانی مواضع ترکیه در قبال لیبی و سوریه شد و نهایتا ترکیه عملا در لیبی و سوریه به نیابت از آمریکا دخالت کرد، و اکنون تبدیل به یک پای دعوا در بحران سوریه شده است!

 * علی قره جه لو، نویسنده و مترجم مستقل ساکن تورنتو، دارای دکترای علوم سیاسی، در حوزه ی مسائل سیاسی ملیت های ایران بویژه ترک ها و مسائل سیاسی ترکیه و آذربایجان و ارمنستان می نویسد.