مجلسی در چاپارخانه

آرتور کریستن سن چاپارخانه پاچنار در تاریکی شب فرو رفته بود. در جاده ای که مثل مار در کوه می پیچید دلیجان پستی چهار اسبه پیش می آمد و چراغ آن غبار سفید راه را به نوری کم رنگ روشن می کرد. غلام پست فانوس به دست جلو خانه ایستاده...

Read More