فرهاد اصلانی در سال ۱۳۴۵ در شهر بیجارکردستان متولد شد. سال۱۳۷۰ دوره دو ساله کارگردانی و بازیگری در زمینه تئاتر را در  فرهنگسرای نیاوران گذراند. بازی در تئاتر را در سال ۱۳۵۷ هم‌زمان با تحصیل و هم‌چنین بازی در نمایش‌های رادیویی را از سال ۱۳۷۱ آغاز کرد. اولین بار در مجموعه تلویزیونی همسایه‌ها (۱۳۷۲)  ایفای نقش کرد و سپس در سال ۱۳۷۳ با فیلم روسری آبی کاری از رخشان بنی‌اعتماد به سینما پا گذاشت. اصلانی از سال ۱۳۸۶ گزیده کار شد و توانست با انتخاب های خوب و بازی های قابل توجه بیش از گذشته مورد توجه قرار بگیرد. او در سال ۱۳۹۰ در سه فیلم خود یعنی خرس، زندگی خصوصی و من مادر هستم خوش درخشید و توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را برای دو فیلم اول کسب نماید. همچنین در سال ۱۳۸۹ سریال مختارنامه را بر روی آنتن داشت و توانست بازی ماندگاری را در نقش عبیدالله بن زیاد از خود به نمایش بگذارد.

اصلانی در سال ۱۳۹۵ با فیلم دختر اثر رضا میرکریمی توانست اولین جایزه بین المللی خود را از سی و هشتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم مسکو کسب کند.

فرهاد اصلانی یکی از میهمانان جشنواره سینمای ایران “سینه ایران” در اکتبر ۲۰۱۶ در تورنتو بود. در این پیوند با او گفت وگویی کردیم که می خوانید.

 

فرهاد اصلانی

فرهاد اصلانی

سپاسگزار که وقت خودتان را به خوانندگان شهروند دادید. شما بعد از سریال مختارنامه کار دیگری در تلویزیون انجام ندادید، دلیل آن چیست؟

ـ البته آخرین کاری که از من پخش شد سریال آشپزباشی بود. این سریال ساخته شد و کمی زودتر پخش شد. مختارنامه دیرتر پخش شد، ولی آخرین کار من همین کار آشپزباشی و توأمان سریال گاوصندوق  بود، اما در مورد دلیل عدم همکاری با تلویزیون در سال های اخیر کیفیت پائین مجموعه های تولید شده در تلویزیون باعث شد که انگیزه کار کردن در این رسانه را از دست بدهم و در سینما متمرکز شوم.

 

شما از آن دسته بازیگرانی هستید که خیلی کم کار هستید. دلیل سلیقه سختگیرانه برای انتخاب فیلم ها چیست؟

ـ من فکر می کنم در کار هنری تعهد وجود دارد. وقتی که پای منافع شخصی به میان می آید و عدم صداقت و بی انگیزگی با آن همراه می شود، به همین دلیل من از پرکاری دوری کرده و سعی می کنم از تعهد خود خارج نشوم و آن کارها را نپذیرم. سعی می کنم اولویتم این باشد که کاری را انتخاب کنم که در آن حرفی وجود داشته باشد، برای مردم جذاب باشد و حرف مردم را بزند. برای همین عجله ای ندارم برای کار کردن زیاد. سالی حداقل ۱۰۰ کار تولید می شود و اگر بخواهم در اکثر کارها بازی کنم قطعا کیفیت کارم پائین خواهد آمد. نمی توانم نقش ها را خوب اجرا کنم ولی هر چه کمتر کار می کنم به اندازه کافی فرصت دارم درباره نقشم تحقیق کنم، درباره سناریو گپ و گفت کافی انجام می دهم و با آرامش خاطر آن نقش را بازی می کنم. مخصوصاً در دو، سه سال اخیر اثر مثبت این استراتژی را دیده ام و به قول معروف کار نیکو کردن از پر کردن است.

 

بهرنگ رهبری (راست) در گفت وگو با فرهاد اصلانی

بهرنگ رهبری (راست) در گفت وگو با فرهاد اصلانی

بازی شما بسیار درونی و زیر پوستی است. این ویژگی باعث نمی شود که بسیاری از نقش ها را از دست بدهید؟

ـ به هر حال آن واقع گرایی که در مقوله بازیگری مطرح است نگاه مدرن امروزی است. من معتقدم که نقش را درونی بازی کنم، اما نه جایی که من را تخریب کند چون بعضی نقش ها بسیار سنگین هستند و شما به لحاظ روحی نیاز به بازسازی خود دارید تا بتوانید از جهان آن نقش خارج شوید. رسیدن از بیرون به نقش را نمی پسندم و اصولاً روش من نیست. من ترجیح می دهم از درون به شخصیت داستان برسم اما در این مقوله رنج نمی برم. من خودم را برای رسیدن به نقش تخریب نمی کنم.

 

آقای اصلانی بهترین کاری که بازی کردید چه بوده؟ آیا نقشی بوده که در “مختارنامه” بازی کردید؟

ـ قطعاً مختارنامه یک ویژگی خاصی دارد. شاید سخت ترین و پر مسئولیت ترین و حساس ترین نقش برای من بود. “مختارنامه” جایگاه خاصی را در قلب من دارد. البته در کارهای دیگر سعی کردم بهترین خودم باشم و موفق بودن من به رأی و نظر مردم است. خیلی از نقش هایی که بازی کردم را دوست دارم مثل کوچه بی نام، به خاطر پونه، زندگی خصوصی، دختر  یا خرس . فیلم خرس را خیلی دوست دارم که متأسفانه اکران هم نشد.

 

پوستر کوچه بی نام با بازیگری فرهاد اصلانی

پوستر کوچه بی نام با بازیگری فرهاد اصلانی

درباره این اکران نشدن شما چند تجربه تلخ دارید، همینطور است؟

ـ در هر صورت ما طبق قوانین موجود کار می کنیم. سناریو تصویب شده ای را قبول می کنیم که همه مجوزها را دارد ولی خود شما می دانید که وزارت ارشاد در طول این سال هایی که سپری کرده محل دعوا بوده. در بحث ممیزی تکلیف روشنی وجود ندارد. گاهی فیلمی را می گویند زمانش مناسب نیست برای اکران، هر از گاهی دلایلی را عنوان می کنند که من شاید بدشانس بودم که ۵-۴ مورد از فیلم هایی که کار کردم به مشکل برخوردند. در حال حاضر تنها توقیفی که دارم فیلم خرس ساخته خسرو معصومی است ولی بقیه فیلم ها با سانسور بالاخره اکران شدند.

 

هانیه توسلی و فرهاد اصلانی در "به خاطر پونه"

هانیه توسلی و فرهاد اصلانی در “به خاطر پونه”

در فیلم به خاطر پونه، ساخته هاتف علیمردانی نقش یک معتاد را بازی کردید که به جنبه های متفاوت شخصیت پرداخته بودید. کمی برای ما توضیح بدهید.

ـ ما در سطح طبقه این شخصیت نگاه دیگری کرده بودیم. در طبقه متوسط این پرسوناژ تعریف شده بود و در واقع بیماری اعتیاد که در درون این کاراکتر بود تولید سوءظن می کرد در زندگی اش و همین هم باعث فروپاشی زندگی او شد. اگر کمی درباره اعتیاد تحقیق کنید مصرف مواد مخدر با خودش بیماری های گوناگون می آورد. سوءظن، منفی بافی، گوشه گیری، انزوا و افسردگی، این ها مصایبی است که از اعتیاد ریشه می گیرد ولی من شخصاً در فیلم “به خاطر پونه” به این بخش پرداختم که اعتیاد را انکار می کند، اما تمام مشخصاتش یک انسان معتاد است. هر چیزی را جور دیگر تعبیر می کند.

 

شما بازیگری هستید که تبدیل نمی شوید به یک ابزار در دست کارگردان. چقدر این سبک بازیگر درست است؟

ـ وقتی که من با آن شخصیت درگیر می شوم آن شخصیت است که دارد من فرهاد اصلانی را مدیریت می کند. در نسل جدید کارگردان ها که به کار گروهی معتقد هستند از بازیگر این گفت وگو را طلب می کنند. بازیگری را که خودش مکاشفه کند، درگیر کند و مشاهده کند را بیشتر می پسندند و من هم حداقل به این شهره هستم که فرهاد اصلانی وقتی می آید تمام انرژی اش را با خود می آورد و فقط به خودش فکر نمی کند و به کلیت کار فکر می کند.

 

جنس بازی ای که برای کارگردانی مثل میرباقری انجام می دهید با میرکریمی متفاوت است. چقدر این تفاوت برای شما دشوار بوده؟

ـ رعایت این تفاوت اصول حرفه ای است. چیزی وسط این ماجرا هست به اسم سناریو و شخصیت سازی من از سناریو و شناخت از کارگردان. در نتیجه من به عقاید شخصی کارگردان کاری ندارم. یک زبان مشترک وجود دارد که آن سینما است. آن زبان در تمام دنیا مشترک است و به حدی واضح است که این امکان را می دهد که با کارگردان غیر ایرانی هم کار کنیم درست مثل بازیکن فوتبال که هر کدام از یک نقطه جهان هستند ولی در کنار هم یک تیم واحد را تشکیل می دهند.

 

شما رسانه های مختلف را تجربه کردید و در سینما ماندگار شدید. آیا قرار است که فرهاد اصلانی فقط در سینما دیده شود؟

ـ نه. واقعاً آرزویم این است که بتوانم در سینما و همین طور در تئاتر کارگردانی کنم. این ها جزو برنامه های آینده ام هستند ولی خب تعهداتی از قبل دارم که باید با آنها به نتیجه برسم تا بعد از آن بتوانم به خواست قلبی ام بپردازم. بعید است که به تلویزیون برگردم چرا که کماکان در بر همان پاشنه می چرخد. البته در رسانه خانگی هم تمایل به کار کردن دارم، اما این را هم باید بگویم که کار کردن در سینما در ابتدا برای من تفنن بود ولی حالا عاشق آن شده ام. سینما بسیار عظیم است. می توان در آن حرف ها زد. ابزار بی نظیری است برای  سخن گفتن، برای همین این تمرکز به روی سینما را دوست دارم.

 

به عنوان بازیگری که توانایی هایش را به همگان اثبات کرده چقدر این موضوع باعث محافظه کاری در کسب تجربه های جدید می شود؟

ـ البته این نظر لطف شماست، اما مسئله سن و سال اینجا خیلی دخیل است. مثل دوران جوانی نمی توانم ریسک کنم. ترجیح می دهم به جای مطمئنی بروم که بتوانم اتفاقی که رقم خواهد خورد را پیش بینی کنم، اما در عین حال اگر تجربه عجیبی باشد که آن را درک کنم قطعاً آن را انجام خواهم داد. در کارنامه کاری من می توانید ببینید به همان اندازه که با کارگردان های پیش کسوت کار کرده ام به همان اندازه هم با کارگردان های جوان کار کرده ام.

 

شما گفتید دوست دارید کارگردانی سینما و تئاتر را تجربه کنید، فکر نمی کنید آرزوی قلبی شما در کارگردانی سینما و تئاتر باعث شود افتخارات شما در بازیگری را تحت الشعاع خود قرار دهد؟

ـ (با خنده)، نه. راستش را بخواهید من استراتژی خاصی در کار هنر نداشتم. آنچه که ندای درونی قلبم می گفت را دنبال می کردم. این جهان من است. زمانی تئاتر بازی می کردم ولی به دلایل مشکلاتی که پیش روی تئاتر  ایران است و هیچ وقت هم حل شدنی نیست مانند ممیزی و کمبود امکانات و… ، به سمت تلویزیون رفتم. بعد از مدتی احساس کردم که تلویزیون هم مرا راضی نمی کند و به سینما وارد شدم. شاید باورتان نشود ولی از بازیگری سینما هم کمی خسته شده ام. دوست دارم کارگردانی سینما را انجام دهم حتی اگر تجربه خوبی نباشد. من یک بار بیشتر زندگی نمی کنم و دوست دارم با ندای قلبم زندگی کنم و در آینده بسیار نزدیک دست به تجربه کارگردانی خواهم زد، اما در نهایت حاضرم این ریسک را انجام دهم هر چند که بر خلاف نظر شما معتقدم تجربه من در بازیگری راه را در کارگردانی برایم هموارتر خواهد کرد، البته در مورد بروکراسی سینما پیش بینی ندارم چرا که همیشه شرایط متغیر است.

شما نقش های متفاوتی را بازی کردید ولی فقط یکی دوتای آن طنز بود. آیا این نگاه جدی شماست به زندگی یا دلیل دیگری بوده که شما به سمت کارهای طنز نرفتید؟

ـ برای پاسخ به پرسش شما دو بخش وجود دارد. یکی آن است که من منتظر یک کار طنز مطمئن هستم. من به طنز موقعیت اعتقاد دارم نه طنز کلامی، به همین خاطر بسیار سخت گیری می کنم. اصولاً کار طنز کار سختی است. بخش دیگر پاسخ من این است، بازیگر طنز به طور طبیعی بیشتر دیده می شود، بیشتر زندگی خصوصی اش تحت تأثیر کارش قرار می گیرد. من زندگی خودم را دوست دارم و نمی خواهم همه چیز تحت الشعاع کار من قرار بگیرد. شاید همین علت کم کاری من در حوزه سینمای کمدی است.

 

شما با فیلم دختر به کارگردانی میرکریمی برنده جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم مسکو شدید. خبر غیر منتظره ای بود یا انتظار آن را داشتید؟

ـ به نظرم موضوع فیلم موضوع ارتباط نسل هاست ارتباط والدین و فرزندانشان است، باور دارم این موضوع همه جای دنیا قابل درک است پس می شد پیش بینی کرد که در جشنواره های خارجی به فیلم دختر توجه شود. خوشبختانه من در فاصله کمی در جشنواره گرجستان و مسکو جایزه گرفتم و هم چنین این فیلم جایزه بهترین فیلم را در جشنواره مسکو دریافت کرد. از این بابت بسیار خوشحالم که تصمیم ام برای بازی در این فیلم درست بوده و این باعث می شود بیشتر برای آینده احساس مسئولیت کنم و همان راه سابق را با جدیت بیشتر طی کنم. خوشحالی بزرگتری دارم. سالهای پیش فیلم های ما به جشنواره های مختلف می رفت و جایزه ویژه می گرفت و این شبهه ایجاد شده بود که دلیل سیاسی پشت آن وجود دارد ولی بعدها که سینمای ما جلو رفت در ۶-۵ سال اخیر مخصوصاً از اصغر فرهادی به بعد جشنواره ها آموختند که فقط به موضوع فیلم توجه نکنند، بلکه جنبه های دیگر را هم ببینند. فیلمبرداری، کارگردانی و بازیگری را هم مورد توجه قرار بدهند. این اتفاق که در سال های اخیر برای بازیگران ما افتاد افق نگاه بازیگران جوان ما را گسترش داد. بازیگران جوان ما فهمیدند که می توانند در صحنه های جدی جهانی بدرخشند. این بسیار خوشایند است. در نهایت این جوایز به اشخاص متعلق نیست. تمام آنها افتخارات سینمای ایران است و می تواند برای جوان ترهای ما ایجاد انگیزه کند.

 

رونق مالی این روزهای سینمای ایران را شاهد هستیم. چقدر این رونق را در بخش های دیگر سینما می بینیم؟

ـ البته سوء تفاهماتی وجود دارد وقتی سینماگران وارد گفت و گو می شوند و گفت و گو می کنند این گونه به نظر نمی آید که رونق اقتصادی اتفاق افتاده باشد. بیشتر معادلات متفاوت شده. پردیس های سینمایی که به وجود آمده باعث تمایل بیشتر مردم به سینما رفتن شده. دلیل دیگر این است که تلویزیون افت شدیدی داشته. از طرف دیگر بلیت ها قیمتش افزایش پیدا کرده و واقعاً با در نظر گرفتن این موارد نمی توان گفت که رونق اساسی رخ داده ولی می توان گفت که شرایط کمی بهتر شده است. سینماهای ما که تعدادشان بسیار زیاد است ساختمان های قدیمی هستند و مردم از این سینماها استقبال نمی کنند. آنها وقتی با خانواده شان به سینما می روند دوست دارند لذت ببرند که متأسفانه در بخش زیرساخت ها کم کاری شده است.

چند سالی است که موضوعات اجتماعی حرف اول را می زنند که البته در گیشه کمی تضمین شده است و کمی فیلم های کمدی. این یک موج است و باید از آن گذر کنیم. هنوز به حالت تعادل نرسیده. ما بخش های زیادی را در سینما کم داریم. بخش اکشن ما بسیار ضعیف است. بخش سینمای کودک و فیلم های انیمیشن باید رونق بگیرد. سینمای ما در این بخش ها نسبت به آنچه در سینمای جهان است خلأهای جدی دارد. موفقیت های اخیر نباید ما را به خوابی ببرد که در آن حس کنیم همه چیز خوب است. من فکر می کنم اینها فقط جرقه هایی است که ما را امیدوار می کند.