آیت الله کثیرالاضلاع، موحدی کرمانی که از فرط کهولت هرکدام از اعضای بدنش موقع حرکت به سمت و سویی می روند، و مغزش مدتهاست استعفا داده و خود را بازنشسته کرده،  به صراحت اعلام کرده: حاجی ما رسیدیم آخر خط، از امروز مختاری هر غلطی خواستی بکن، ایراد هم گرفتند بگو مغزم استعفا داده و دیگه کار نمی کنه. حضرت آیت الله هم با بی خیالی به مخ اش گفته: بدبخت منت سر من نذار چون بنده و الباقی خدمتگزاران نظام سی و هفت سال است نان زبان مان را می خوریم والا اگر قرار بود نان عقل مان را بخوریم هنوز باید با روضه دوتومانی روز می گذراندیم.

movahedi-kermani

آیت الله موحدی کرمانی نماینده خبرگان رهبری که با دوپینگ لیست اعتدال و از در پشتی وارد مجلس خبرگان شده، در نماز دشمن شکن هفته گذشته با صدای مخملی اش گفت: به کوری چشم دشمنان نظام بنده از همین تریبون اعلام می کنم که مملکت صاحب دارد. نماز جمعه ای ها هاج وواج مانده بودند صلوات بفرستند یا تکبیر بگویند. چون خود مکبر هم که در اینطور مواقع حواسش جمع است و فورا کفگیرش را می کوبد ته قابلمه و فریاد تکبیرش بهوا بلند می شود، گیج شده بود که نکند آیت الله موحدی از روی حواس پرتی راز سر به مهر نظام را فاش می کند. موحدی کرمانی که خون جلو چشمش را گرفته بود و هربار که عصایش را تکان می داد تمام جوارح بدنش نیم ساعت تکان می خوردند و محافظان شخصی اش مجبور می شدند بیست دقیقه تمام تلاش کنند تا اعضا و اسافل ایشان را برگردانند سرجای خودشان، اضافه کرد: به مدیران غارتگر هشدار می دهم که مملکت واقعا صاحب دارد. نماز جمعه ای ها هم  پیش خودشان فکر کردند یا حضرت آیت الله زده به سیم آخر، یا توپ توپ است. چون اگرمملکت صاحب داشت عمرا اجازه نمی داد دکل نفتی با آن عظمت مثل خود آیت الله موحدی از در پشتی مملکت بزند بچاک. یا اگر دزدان بو می بردند که مملکت صاحب دارد جرات نمی کردند دلار و طلا را مثل سیمان فله ای بریزند توی کمپرسی و ببرند ترکیه. یا اگر اختلاسگران خداجو حتی یک درصد احتمال می دادند که مملکت صاحب دارد غیرممکن بود میلیارد میلیارد اختلاس بکنند و روز روشن از دروازه بزرگی که به نام امام راحل نامگذاری شده بای بای بکنند و بروند کانادا و یا مثل آقا بابک به ریش دادگاه بخندند. یا اگر مملکت صاحب داشت غیر ممکن بود کشور را بدهند دست کسی که ثروت مملکت را مثل خرمن به باد بدهد و راست راست ول بگردد.

***

سرقت مجسمه ۳۵۰ منی از وزارت ارشاد

golden-leaf

به گزارش فرارو، به تازگی یعنی همین پیش پای مقامات کشوری و لشکری و درست زمانی که وزیر ارشاد و نیروی انتظامی و آیت الله علم الهدی  رویشان را کرده بودند آنطرف و مشغول کل کل بر سر لغو کنسرت ها بودند و مقام رهبری از روی دلنوشته به شرق و غرب در مورد سخنان خارج از عرف حواله می داد و وزارت خارجه در حال استخاره جهت صدور اطلاعیه ای به زبان ترکی در تقبیح ترکی فیصل رئیس سابق استخبارات عربستان سعودی بود و امامان جمعه یکصدا دم گرفته بودند: غارتگر خر است و دولت با فرمان تک ماده ای کشش بدهید رهبری، مشغول بازپس گیری و شمردن ۹۵۰ میلیون تومان اموال مسروقه ای مدیران مومن بود، یک مجسمه سیصد و پنجاه منی، از داخل محوطه معاونت هنری ارشاد به سرقت رفت!

رسانه ها برای روکم کنی نیروی انتظامی نوشته اند که مجسمه داخل محوطه ساختمان معاونت هنری واقع در خیابان شهریار قرار داشت. یعنی گفته باشیم توی انبار نبوده. از فرمانده نیروی انتظامی پرسیدند اخوی یعنی این هفت هزار نیروی نامحسوس و آن چند کرور نیروی محسوس یکنفر گزارشی درباره مفقود شدن این مجسمه مخابره نکرده؟

فرمانده پاسخ داده: خداوکیلی اگر این مجسمه نیز مثل کارهای جناب پرویز تناولی مورد منکراتی داشت حتما برخورد می کردیم و اجازه نمی دادیم از کشور خارج شود.

یکی از خبرنگاران گفته بود: برادرِ سردار، باربرهای سبزه میدان و تیمچه حاجب الدوله یک کارتن پنجاه کیلویی بلند می کنند بعدش نیم ساعت بغل حوض مسجد میرزا موسی، پشت چارسوق بزرگ ولو می شوند روی زمین تا حالشان جا بیاید، بنابراین حتما هرکول غیرقانونی وارد کشور شده و مجسمه را بلند کرده.

فرمانده  جواب داده: طبق بررسی کارشناسان، مجسمه را خرد کرده اند و تکه تکه زده اند توی رگ.

خبرنگاری گفته حاجی ما را اسکول کردی یا خودت؟ مرد حسابی مجسمه تکه تکه شده برنزی را کی می خرد؟ بعدش هم چطوری با اره برقی مجسمه را تکه تکه کرده اند و کسی نفهمیده؟

نیروی انتظامی جواب داده: احتمالا اره برقی دزدان صداخفه کن داشته. خبرنگاران که از نیروی انتظامی ناامید شده بودند از وزارت ارشاد سئوال کردند: شماها که  ماتیک بیرنگ لب معشوقه را لای صفحات کتاب شاعران می بینید و شرشرآب را به خاطر شباهت با شراب قطع می کنید، چطور متوجه سرقت مجسمه به این بزرگی از داخل محوطه وزارتخانه نشدید؟

وزارت ارشاد هم گفته: خداییش پای ما را نکشید وسط چون ما ریزبین هستیم و چیزهای کوچک را گنده می کنیم، ولی عمرا وارد مقولات گنده نمی شویم.

***

تتمه خبر

کشورهای دیگر طوری موشک می سازند که جوشکاری که موشک را لحیم می کند حقیقتا نمی داند مشغول لحیم تانکر آب خانه رئیس مجتمع سازمانی است، یا دارد برجک جوش می دهد. آنوقت فرمانده سپاه با شعف و شادی در تلویزیون اعلام می کند موشکی ساخته ایم که می تواند اسراییل را در مدت چهار ساعت از روی کره زمین محو نماید.

بعد که آقای مُرجی می پرسد مگر چه تحفه ای ساخته اید؟ و از آنجایی که مستمع بر سر ذوق آورد صاحب سخن را، جناب فرمانده از این سئوال چنان بوجد می آید که بی اختیار تمام مشخصات موشک را برای مرجی تعریف می کند و هنوز رنگ موشک خشک نشده، کلیه اطلاعات مربوطه در مجلات خارجی منتشر می شود.

قوه قضاییه اعلام کرده به منظور جلوگیری از درز و نشر اطلاعات محرمانه از مکالمه تلفنی نرگس محمدی با فرزندانش جلوگیری می نماید. حالا گیریم که نرگس محمدی شبها کارتن های حاوی اسناد و اطلاعات محرمانه که توسط مسئولان زندان در زیر تخت اش جاسازی شده را بکشد بیرون و بخواند و حساب طول و عرض موشک های همه کَس کُش دستش بیاید. مومن، بچه های نرگس محمدی تازه رفته اند فرانسه و جز فارسی، زبان دیگری نمی دانند و اگر هم مادرشان رمزی اطلاعات محرمانه در اختیار بچه ها بگذارد، آنان نمی دانند به چه زبانی این اطلاعات را به سازمان های اطلاعاتی غربی منتقل کنند. بیخود نیست گفته اند: همنشین تو از تو به باید…