گفت وگوی شهروند با فریبا داودی خواننده

بیش از چهار سال پیش بود که با هنرمندی تازه وارد به تورنتو، گفت وگوی مفصلی کردیم؛ فریبا داودی، خواننده ی خوش صدایی که اکتبر ۲۰۱۱ در کنسرت ارکستر ملی ایران به رهبری کمال طراوتی در تورنتو اجرا داشت.

او در سال ۲۰۱۰ با خانواده به هالیفکس کانادا مهاجرت کرده، و سال ۲۰۱۱ به تورنتو آمد تا آموزشگاه موسیقی “آوای مهر” را راه اندازی کند؛ یعنی شعبه ی دوم همان آموزشگاهی که در سال ۱۳۷۷ در تهران تأسیس کرده بود، اما این هنرمند خیلی زود تورنتو را به مقصد هالیفکس ترک کرد تا اینکه شنیدیم هفته ی آینده در موزه ی آقاخان تورنتو کنسرتی خواهد داشت. دوباره به سراغش رفتیم تا بپرسیم چه شد که رفت، سرنوشت آموزشگاه چه شد و در این مدت چه کارهایی انجام داده است.

داودی گفت، من برگشتم هالیفکس چون خانواده ام نتوانستند به تورنتو بیایند. دخترم آنجا دانشگاه می رفت و سخت بود که در غربت خانواده از هم جدا باشند، به همین خاطر تصمیم گرفتم برگردم آنجا، ولی به کار موسیقی ادامه دادم و چون آموزشگاه را به صورت فدرال ثبت کرده بودم، بنابراین می توانستم در همه جای کانادا فعالیت داشته باشم

فریبا داوودی

فریبا داوودی

.

داودی از فعالیت هایش در این چهار سال و اندی گفت: در هالیفکس دانشگاه دالهوزیDalhousie کلاسی به من داده بودند که تدریس موسیقی داشتم. از همه ملیت ها در کلاس بودند، کانادایی، چینی و دیگر ملیت ها. تار و سه تار را پسرم، سهراب که لیسانس موسیقی دارد، درس می داد و دف را دخترم یاسمن. با انجمن دانشجویی دانشگاه دالهوزی همکاری داشتیم و برنامه هایی اجرا کردیم. وقتی زلزله آذربایجان پیش آمد با دانشجویان برنامه هایی اجرا کردیم و درآمد آن را برای کمک به زلزله زدگان اختصاص دادیم.

با انجمن ایرانی های هالیفکس هم همکاری داشتیم و به مناسبت هایی مثل نوروز، تیرگان برنامه هایی اجرا کردیم.

در جشنواره هنری Prismatic از من به عنوان هنرمند میهمان دعوت کردند که با گروه Constantinople به سرپرستی کیا و ضیا طبسیان برنامه اجرا کردم که خواننده گروه به انگلیسی می خواند و من هم به فارسی اشعار مولانا و حافظ را خواندم. با همین گروه طبسیان در سال ۲۰۱۲ به عنوان خواننده ی میهمان در مونترال اجرا داشتیم.

در سال ۲۰۱۳ با گروه دستان یک اجرا در هالیفکس داشتم. این کنسرت را “آوای مهر” برگزار کرد به نام “آتش دل”. در آن کنسرت، آقای متبسم از صدای من خوشش آمد و گفت صدای من ویژگی خاصی دارد، و من وظیفه دارم روی این صدا یک کار بسازم و قرار شد این کار را روی شعر اخوان ثالث به نام زمستان بسازد. “زمستان” بیشتر تصنیف و بخشی از آن هم آواز است که این آلبوم را سال گذشته “آوای مهر” منتشر کرد.

“زمستان” را ۲۵ و ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۴ با گروه مضراب در تالار وحدت ایران اجرا کردیم که با یکی از هنرجویانم به نام آقای هادی فیض آبادی این را خواندم.

می پرسم، مگر خواندن زنان در ایران ممنوع نیست، چگونه این کنسرت اجرا شد؟، می گوید: به صورت همخوانی اشکالی ندارد، ضمن اینکه من زیاد اهل جنجال نیستم و قبل از کنسرت سر و صدایی برپا نکردیم، فقط می خواستم کنسرت برگزار شود. در این دو روز ۱۴۰۰ نفر از کنسرت استقبال کردند و سی دی این کنسرت را هم به فروش رساندیم و درآمد حاصل از آن را به بیماران ام اس اختصاص دادیم.

از ایران به کانادا برمی گردم و از دیگر فعالیت هایش در این مدت می پرسم. می گوید: در سال ۲۰۱۴ آلبومی ضبط کردم به نام “در هوای تو” روی شعر حسین منزوی با آقای جواد ضرابیان. یک مجموعه کار قدیمی را هم جمع آوری کرده بودم و تنظیم اش را مزدا انصاری انجام داد، که کمانچه این اجرا را هم استاد فرج پوری نواخته و این کار ضبط شد ولی هنوز منتشر نشده، چون تمام اینها را باید با هزینه شخصی انجام دهم که خیلی سخت است.

می گویم، پس خیلی پر کار بوده ای در این چند سال، می گوید: هدف اشاعه دادن فرهنگمان است. در هالیفکس در کامیونیتی غیرایرانی این فرصت برای من پیش آمد که این کار را انجام دهم. در اطراف کارم، ورک شاپ داشتیم و برام جالب بود که غیرایرانی ها خیلی به فرهنگ ما علاقه نشان دادند. من یک هنرجوی کانادایی دارم که خیلی خوب آواز روی ردیف می خواند. یک هنرجوی چینی دارم که به فارسی می خواند که در یک برنامه که شهردار هم حضور داشت، آواز خواندFariba-Davoodi-S.

در مراسم شهروندی ام آقای کریس الکساندر، وزیر مهاجرت و شهروندی دولت محافظه کار هم حضور داشت، من به ایشان گفتم که ما آمدیم که فرهنگمان را اشاعه دهیم و نیاز به کمک شما داریم، او به فارسی به من گفت، تو در هالیفکس ماند، منم به شوخی گفتم که شما حمایت کنید من هم می مانم و گفتم هدفم جوانان ایرانی نیست، بلکه همه جوانان هستند.

فریبا داودی آمده که در تورنتو بماند. از او دلیل تصمیمش را می پرسم، می گوید: دخترم اینجا کار پیدا کرد و آمد و من و همسرم هم آمدیم که باز در کنار هم باشیم. خوشحالم که آمدم. تورنتو شهر بزرگی ست و هنرمندان ایرانی بسیاری در این شهر هستند. سعی می کنم آرام آرام جلو بروم. آموزشگاهی که باز کرده بودم، مجبور به فروش شدیم و الان من در آموزشگاه آراز کلاس دارم. به زودی هم هفته ای یک روز در دانشگاه واترلو کلاس خواهم داشت.

در اینجا باید بگویم که از شهروند ممنونم که همیشه ما هنرمندان را حمایت کرده، و من واقعا دلم می خواهد که ما هم بتوانیم این نشریه وزین را متقابلا حمایت کنیم.

فریبا داودی، از مادری ترک از اهالی تبریز و پدری مهاجر از اهالی باکو، در اسفند ۱۳۳۹ به دنیا آمد. از کودکی با ملودی ها و نغمه های آذربایجان بزرگ شد. دوران ابتدایی را به مدت پنج سال در گیلان مدرسه رفت. در جشن های دبستانی در رشت ترکی و فارسی می خواند.

صدایش مورد توجه اساتید قرار می گیرد و زنده یاد عاشورپور به پدر فریبا توصیه می کند که او را برای فراگیری موسیقی بفرستد.

در دوران راهنمایی در تهران، زنده یاد سلیم فرزان، نوازنده ی قره نی، معلم سرود مدرسه با شنیدن صدای او اصرار می کند تا او را به رادیو ببرد، اما پدر تمایل ندارد که فریبا به موسیقی بپردازد.

اولین آموزش رسمی موسیقی او کادوی تولدی بود که همسرش به او داد و نامش را در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی نوشت و ورقه ی ثبت نام را هدیه داد. اولین معلم آوازش هنگامه اخوان بود که سال ۱۳۷۰ کار با او را آغاز کرد.

او همچنین با پریسا، مهدی فلاح، حسین عمومی، محسن کرامتی، مظفر شفیعی، علی جهاندار و احمدخان ابراهیمی دوره های تکمیلی آواز را گذراند. ملودی های محلی خراسان را نزد سیما بینا فرا گرفت و شیوه ی استاد مرتضی محجوبی را نزد فخری ملک پور یاد گرفت و از کلاس های محمدرضا لطفی استفاده کرده است.

در سال ۷۶ با گروه گلبانگ به سرپرستی بهناز ذاکری، در جشنواره بانوان در تالار هنر اجرا داشت. دو سال دبیر جشنواره بانوان بود.

سال ۷۷ آموزشگاه آزاد موسیقی آوای مهر را تأسیس کرد که همچنان به کار تربیت هنرمندان جوان مشغول است.

درجه ی هنری اش را وزارت ارشاد کارشناسی ارشد موسیقی تشخیص داده است.

همزمان با تأسیس آموزشگاه، خود نزد استاد شجریان به طور مرتب آموزش می بیند. در کلاس “هم آوایان” حسین علیزاده حاضر می شود و در این کلاس ها با اساتید فرانسوی سه دوره می گذراند و مدرک بین المللی دریافت می کند. فن بیان را نزد سهراب سلیمی فرا می گیرد.

در سال ۸۰ در تالار وحدت دوخوانی اجرا می کند و در سال ۸۵ با گروه خورشید به سرپرستی مجید درخشانی “حصار” حسین علیزاده با شعر ابتهاج را در تالار وحدت تکخوانی می کند و بعدتر برای کمک به “باغ هنر بم” کنسرت می گذارد.

از آخرین اجراهایش در ایران پیش از مهاجرت، بهمن ۸۸ در تالار ارسباران است که با گروه “همساز” به سرپرستی مسعود شعاری اجرا داشته است.

این هنرمند سال ۲۰۱۰ با همسر و دو فرزندش به هالیفکس کانادا مهاجرت کرد. پسرش مهندسی صنایع و لیسانس موسیقی دارد و دخترش در هالیفکس مدیریت صنعتی خوانده و دف هم می زند. او در همان چند ماه حضور پیشین خود در تورنتو چندین برنامه اجرا کرد از جمله با گروه شیراز و ارکستر ملی ایران به رهبری کمال طراوتی. همچنین با آراز سالک و پدرام خاورزمینی هم در دانشگاه تورنتو کنسرتی به نفع بیماران سرطانی داد.

عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید

فریبا داودی روز شنبه ۱۲ مارچ ۲۰۱۶، ساعت ۸ شب در موزه آقاخان اجرا خواهد داشت. از او می خواهم در مورد کنسرت توضیحاتی بدهد.

می گوید، موزه آقاخان بزرگداشت حافظ را برگزار کرده به همین مناسبت من به همراه آقای سعید فرج پوری(آهنگساز و نوازنده کمانچه)، بامداد فتوحی (تمبک و دف)، احسان غفاری (تار) و امیر صمیمی (پرکاشن) بخش موسیقی را برعهده داریم و اکثر اشعاری را که اجرا می کنیم از حافظ است و یک قطعه از عطار و خیام. موسیقی در شور و اصفهان اجرا می شود همراه با قطعات ضربی و آواز.

در بخش هایی رقص سماع داریم که توسط فرزاد عطارجعفری اجرا می شود. دکلمه اشعار حافظ به انگلیسی توسط خانم شیناز جانمحمد انجام می شود.

برای اطلاعات بیشتر از لینک زیر دیدن کنید:

https://www.agakhanmuseum.org/performing-arts/event/great-poets-series-reflections-hafiz-performed-rumi-society