شهروند ـ فرح طاهری: صدمین نشست کانون کتاب تورنتو به نقش حروف در طراحی گرافیک اختصاص داشت. علیرضا مصطفی زاده ابراهیمی سخنران این جلسه  و عنوان سخنرانی او “خطی که بین دو نقطه نیست” بود.

سعید حریری، از کانون کتاب تورنتو، بنا به رسم معمول سخنران را معرفی کرد.

علیرضا مصطفی زاده ابراهیمی، طراح گرافیک و مدیر هنری، فارغ التحصیل کارشناسی ارتباط تصویری و کارشناسی ارشد تصویرسازی از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران است. همزمان با فعالیت در زمینه ی تخصصی به عنوان مدیر خلاقیت، جستارهای مختلفی در زمینه طراحی  گرافیک و تبلیغات در نشریات ایرانی و خارجی منتشر کرده است.

علیرضا مصطفی زاده در حال توضیح یکی از طرح هایش  پوسترد یادبود گلشیری و مولوی از کارهای مصطفی زاده است و دو پوستر دیگر از کارهای مجید عباسی (راست) و رضا عابدینی است

علیرضا مصطفی زاده در حال توضیح یکی از طرح هایش
پوسترد یادبود گلشیری و مولوی از کارهای مصطفی زاده است و دو پوستر دیگر از کارهای مجید عباسی (راست) و رضا عابدینی است

او همچنین در بیش از یکصد نمایشگاه طراحی گرافیک و پوستر داخلی و خارجی شرکت داشته و جوایز مختلفی نیز در این زمینه دریافت کرده، از جمله نمایشگاه دوسالانه طراحان گرافیک ایران( ۱۳۷۳)، سه سالانه بین المللی گرافیک اکراین(۱۳۸۲)، دوسالانه بین المللی پوستر تهران(۱۳۸۲) و پوستر بانک و محیط زیست تهران(۱۳۸۳) و خود نیز در چندین نمایشگاه و جشنواره عضو هیئت داوری بوده است.

مصطفی زاده همچنین از سال ۱۳۷۶ در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی، و از سال ۱۳۸۳ در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تا پیش از مهاجرت به کانادا ارتباط تصویری درس می داده است.

 

مصطفی زاده در آغاز به ویژگی ها و اهمیت بررسی تایپوگرافی ایرانی اشاره کرد و گفت: تایپوگرافی ایرانی بازتابی است از تاریخ چند دهه اخیر ایران و بررسی آن از این جنبه قابل تامل است.

 

تایپوگرافی چیست؟

در طراحی گرافیک از عناصر متعددی می توانیم استفاده کنیم مثل عکس، تصویرسازی و انواع فرم های بصری. زمانی که نوشته ها و حروف نقش اصلی را در طراحی بازی کنند، آن اثر گرافیک را تایپوگرافی می گوییم.

مصطفی زاده با نمایش اسلاید همزمان با سخنانش به درک بهتر موضوع به حاضران در سالن کمک می کرد. او با اشاره به این که تعریف تایپوگرافی در بین صاحبنظران محل مناقشه بسیار است، گفت: اگر بخواهیم بگوییم تایپوگرافی ایرانی چه موقعیتی در تاریخ معاصر ما دارد، یک پدیده ای ست که حاصل چند اتفاق است. یکی تحولات اجتماعی و سیاسی چند دهه ی اخیر، به اضافه ی تحولاتی که در فن آوری رخ داده و از طرف دیگر یک رویکرد جهانی که در پیوند با تایپوگرافی در دنیا طی چند دهه به وجود آمد و تلاقی این ها با هم باعث شد که تایپوگرافی ایرانی با ویژگی های خاص خودش اتفاق بیفتد.

تایپوگرافی در هر جغرافیایی می تواند ویژگی های خاص خودش را داشته باشد، و در ایران به دلیل این که تایپوگرافی بسیار وابسته به سنت خط و خوشنویسی فارسی ست، هویتی کاملا ایرانی دارد.

سخنران سپس خط فارسی را از چهار منظر بررسی کرد:

اولین جایگاه آن به عنوان فن است که به آن خوشنویسی می گوییم.

زمانی که این عمل به عنوان هنر مطرح می شود، به آن خطاطی می گوییم. هنرمند خطاط کاری فراتر از خوشنویسی دارد، ترکیب درست می کند و یک اثر هنری خلق می کند.

از منظر دیگر بحث نقاشیخط پیش می آید. این اصطلاح را کریم امامی روی اتفاقی که در دهه ی سی و چهل خورشیدی افتاد، گذاشت. نقاشیخط گرایشی است که یک خطاط برای توسعه هنر خود به سمت نقاشی دارد و از این رو بایستی از قالب های سنتی و همیشگی خارج شود.

با نمایش نمونه هایی از نقاشیخط، حاضران در سالن توانستند خط هایی که بیشتر هویت تصویری داشتند را از نمونه های قبلی تمیز بدهند.

سخنران از رضا مافی، محمد احصایی، فرامرز پیل آرام، حسین زنده رودی و نصرالله افجه ای به عنوان کسانی که اولین قدم ها را در زمینه ی نقاشیخط برداشتند، نام برد.

نگاه چهارم در مورد خط، استفاده از آن در دیزاین است.

شرکت کنندگان در جلسه کانون کتاب تورنتو

شرکت کنندگان در جلسه کانون کتاب تورنتو

کاربردهای متعدد خط در جاهای مختلف مثل کتاب آرایی، معماری، اسناد و قباله ها، پوشاک، ظروف، زیورآلات و … دیده می شود.

در کتاب آرایی خط علاوه بر همه جنبه های خودش بسیار کاربردی می شود و اینجاست که عنصر مهمی در دیزاین می شود.

در معماری حضور خط در ایران بسیار شاخص است. خط کوفی بنایی به طور خاص خطی ایرانی است که از جنبه دیزاین در معماری کاربرد فراوان دارد. در قباله ها و اسناد نیز کارهای آوانگارد و جالبی از خط داریم.

گرافیک دیزاین پیوند جدانشدنی با خط دارد. نکته ی مهم این است که گرافیک دیزاین از روزی که به وجود آمده کاملا وابسته و همراه با فن آوری بوده. این موضوع باعث شده که از همان روز اول که بحث انتشار و چاپ پیش آمد، خط حضور داشته باشد. از زمانی که کتاب ها با چاپ سنگی به وجود می آمد تا امروز که بر روی تلفن همراه پیام می فرستید، همه جا با خط سروکار دارید.

این موضوع خط فارسی را بر سر دوراهی قرار می دهد. این که خط یک ارتباط نزدیک با گرافیک دارد و گرافیک دیزاین ارتباط نزدیکی با تکنولوژی دارد.

چرا بر سر دوراهی؟

مصطفی زاده به تاریخ چاپ از آغاز و رابطه ی خط و حروف با شیوه ی چاپ اشاره کرد و این که به دلیل نیاز به گسترش اطلاعات از طریق چاپ، تغییراتی در خط فارسی، به وجود آمد.

وی تفاوت های خط فارسی با خط لاتین را برشمرد، این که خط فارسی چسبیده نویسی ست در حالی که خط لاتین اولین  ویژگی اش جدانویسی ست. تفاوت دیگر اندازه ی حروف لاتین است که در یک قاب مربع قرار می گیرند ولی حروف فارسی به دلیل ماهیتشان چنین خصوصیتی ندارند.

خط لاتین براساس ویژگی های خودش توانست سیستمی را به وجود بیاورد که از آن طریق حروف کنار هم قرار گیرند و حروفچینی به این شکل پیشرفت کرد در حالی که این برای خط فارسی باز به دلیل همان ویژگی هایش نمی توانست اتفاق بیفتد. پس ما هم باید خطی پیدا می کردیم که بیشترین قابلیت و امکان را برای پذیرفتن محدودیت های چاپ داشته باشد.

سخنران با نشان دادن اسلایدهایی از خط های مختلف، گفت که خط نسخ بیشترین امکان را در این خصوص داشت، بنابراین به عنوان پایه قرار گرفت.

 

علیرضا مصطفی زاده در کانون کتاب تورنتو از تایپوگرافی می گوید

علیرضا مصطفی زاده در کانون کتاب تورنتو از تایپوگرافی می گوید

ورود تایپوگرافی

ساده ترین شکل ممکن همان اوایل چاپ بود که حروف را ساده کنار هم می چیدند و همه نشریات به همین شکل کارشان را انجام می دادند و جوابگوی نیازها بود. حتی در پوسترها و سایر آثار گرافیک، کم و بیش به همین شکل انجام می شد.

اما گرافیک دیزاینرهای ایرانی به دنبال این بودند که تجربه های جدیدی بکنند و به این توجه داشتند که قرار نیست که همان جا متوقف شوند. این اتفاق در دهه ی چهل و پنجاه خورشیدی افتاد که درخشان ترین دوره ی طراحی گرافیک در ایران است. در این دوره زنده یاد بهزاد گلپایگانی به طور مشخص کارهای تایپوگرافی انجام داده که بسیار امروزی به نظر می رسد.

روند رو به رشد گرافیک دیزاین و پیشرفت طراحان ارزشمند کشورمان به دلیل انقلاب و سپس جنگ متوقف شد.

پس از انقلاب وضع آشفته ای بر گرافیک دیزاین حاکم شد و آن قدر موضوعات سیاسی غلبه پیدا کرد که دیگر بقیه مسائل فراموش شد.

در مقطع انقلاب بیشتر کارها روی خود انقلاب تمرکز داشت. حتی آثار گروه های سیاسی و یا آن هایی که برای دولت کار می کردند شبیه هم بود. هنگام جنگ هم موضوعات بیشتر در باره جنگ بود.

در این دوره، اکثر طراحان معروف به انزوا رفتند و حضوری نداشتند. فضایی به وجود آمده بود که برای هنرمندان برچسب های گوناگون درست شده بود. فضایی که گویا باید هنرمندان می آمدند و اعلام برائت می کردند که طاغوتی و غربزده نیستند. موسیقی تعطیل شد. رشته ی مجسمه سازی کلا تعطیل شد و وضع آشفته ای در حوزه ی هنر به وجود آمد و امکان کار و فعالیت برای هنرمندان نبود. در این فضا بود که تعدادی از هنرمندان برای اینکه نشان دهند که ایرانی هستند و غربزده نیستند، شروع کردند به این که از عناصر ایرانی در کارهایشان، به جا و بی جا، استفاده کنند. یکی از این عناصر که برای نشان دادن ایرانی و اسلامی بودن مناسب می نمود، خط بود.

سال ها به این شکل گذشت. تا این که پس از جنگ و با رونق گرفتن اقتصاد، مثل همه دنیا، گرافیک دیزاین هم با رونق اقتصادی، رونق گرفت. به اضافه ی اینکه یک حادثه ی خیلی بزرگ در آن سال ها اتفاق افتاد که کامپیوتر پا به عرصه ی گرافیک دیزاین گذاشت و این برای من و نسل من مثل معجزه بود و ما که پیش از آن با دست کار می کردیم، وقتی توانستیم کارهای گرافیک مان را با کامپیوتر انجام دهیم انگار به یک دنیای دیگر پا گذاشته بودیم.

این رونق گرفتن، باعث شد گرافیک دیزاینرهای مهجور هم شروع به کار کنند. جوانترها هم آمده بودند. ترس و واهمه از به کار بردن حروف انگلیسی از بین رفته بود. و طراحان گرافیک هر کاری که دوست داشتند و قبلا امکان پذیر نبود، انجام می دادند. کاری که با دست ممکن بود چندین ساعت وقت بگیرد، با کامپیوتر ظرف چند دقیقه انجام می شد.

طراحان پیشکسوت که اوایل به شدت با استفاده از کامپیوتر برای طراحی مخالفت می کردند، بعدها که کامپیوتر برای طراحی جا افتاد، خودشان هم شروع به کار با آن کردند.

مصطفی زاده به مشکلی که طراحان گرافیک هم نسل خودش در زمان تحصیل در ایران با آن مواجه بودند نیز اشاره کرد که همان بی خبری از فعالیت ها و آثار گرافیک دیزاینرهای جهان بود. او گفت، در آن سال ها واقعا نمی دانستیم در دنیا چه خبر است. ما در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران یک کتابخانه داشتیم که حدود ۵۰ کتاب گرافیک دیزاین داشت که آن هم کتاب های پنجاه سال پیش دنیا بود که جابجا هم قیچی شده و عکسی از آن درآمده بود. کتاب جدید به دست ما نمی رسید.

او افزود: معجزه ی دوم برای ما اینترنت بود. اینترنت تازه چشم ما را باز کرد و گفت چه خبر است. دنیا کجاست و ما کجا هستیم.

سخنران با یک جمع بندی کوتاه از مسیری که گرافیک دیزاینرهای هم نسل خودش طی کرده بودند، درس خواندن در دوران جنگ، شرایط کاری بسیار سخت، اقسام فشارهای اجتماعی، محروم بودن از خبرهای هنری جهان، و سپس آمدن کامپیوتر و اینترنت، گفت: تمام این ها در اواسط دهه هفتاد و هشتاد منجر به این شد که در تایپوگرافی نسل ما فوران کرد. خواستند عقده ی همه چیزهایی که به آن ها تحمیل شده بود را در تایپوگرافی خالی کنند. در فرهنگ ما برای خیلی چیزها خط قرمز وجود دارد، خیلی چیزها مقدس هستند، ولی نسل جوان می خواست طغیان کند و از آن ها بگذرد. از این جنبه است که با بررسی تایپوگرافی، می شود تاریخ چند دهه ی اخیر ما را هم در آن دید.

سعید حریری  از کانون کتاب تورنتو

سعید حریری از کانون کتاب تورنتو

او به چند طراح که کارهای متفاوت و تأثیرگذاری در این دوره انجام دادند، اشاره کرد و نمونه هایی از آثارشان را نشان داد.

رضا عابدینی اصرار داشت در کارهایش از خط استفاده کند و کارهای زیادی با خط کرد که بعضی ها لذت بردند و استقبال کردند، ولی بعضی ها هم با او مخالف بودند و فکر می کردند بلایی که بر سر خط آورده فاجعه است.

ساعد مشکی، مسعود نجابتی، بیژن صیفوری، مجید عباسی، فرزاد ادیبی،  از دیگر طراحان گرافیکی بودند که مصطفی زاده به آن ها اشاره کرد و نمونه هایی از آثارشان را نمایش داد.

علیرضا مصطفی زاده ابراهیمی به گروه “رنگ پنجم” نیز اشاره کرد که از رضا عابدینی، ساعد مشکی، علیرضا مصطفی زاده، بیژن صیفوری و مجید عباسی تشکیل شده بود و این ها اولین نمایشگاه تایپوگرافی را در سال۱۳۸۱ در ایران برگزار کردند.

سخنران طراحان گرافیک نسل بعد از خود را موج دوم طراحان گرافیک، که همچنان به تایپوگرافی علاقه نشان دادند ذکر کرد که بسیار پرشور و فعال و موفق بوده و هستند.

او همچنین نمونه هایی از کارهای تایپوگرافی نسل جوان تر طراحان گرافیک که اکثر آن ها کمتر از سی سال سن دارند را نیز نشان داد و آینده روشنی برای شان پیش بینی کرد.

مصطفی زاده با ذکر نام تعدادی از طراحان گرافیک زن ایرانی از جمله مریم عنایتی، لیلا میری، پریسا تشکری و دیگرانی که در این سال ها آثار زیبایی را در حیطه تایپوگرافی خلق کرده اند، هما دلورای را به عنوان یک پدیده در این زمینه معرفی کرد و کارهای او را درخشان خواند و تعدادی را نمایش داد.

سخنران در پایان نیز چند نمونه از کارهای خود را به نمایش گذاشت.

 

در این جلسه که ۱۲ جون ۲۰۱۵ در سالن کتابخانه نورت یورک برگزار شد، حدود پنجاه تن حضور داشتند.

در پایان بخش پرسش و پاسخ برگزار شد.

 

با این جلسه، فصل امسال کانون کتاب تورنتو تمام شد و از سپتامبر دوباره جلسات پی گرفته خواهد شد. کانون کتاب تورنتو، هشت سال است که بدون وقفه نشست هایش را برگزار کرده و کم کم دارد به یکی از نهادهای پرسابقه در جامعه ی ایرانی تورنتو تبدیل می شود.