پیروزی کاندیداهای دموکراسی‌خواه در انتخابات ۲۴ می کنگره ایرانیان کانادا فرصتی است برای آشتی

محمد تاج‌دولتی به‌درستی روز ۲۴ می ۲۰۱۵ را روزی ماندگار در تاریخ ایرانیان مهاجر به کانادا نامید. در این روز برای اولین بار در تاریخ هشت ساله کنگره ایرانیان کانادا نزدیک به ۹۰۰ رای به صندوق ریخته شد که بیش از نیمی از آن‌ها به چهار کاندیدای دموکراسی‌خواه تعلق گرفت و هر چهار نفر به هیئت مدیره کنگره راه پیدا کردند. تعداد اعضای کنگره برای اولین بار به بیش از هزار و پانصد نفر رسید. از این تعداد، ۶۰% در انتخابات شرکت کردند. این درصد بالاتر از درصد شهروندانی است که در انتخابات ملی یا استانی کانادا به رای دادن علاقه نشان می‌دهند. برای دومین سال پیاپی، تنها کاندیداهای دموکراسی‌خواه بودند که توانستند بیش از ۵۰% آرای ریخته شده به صندوق‌ها را به خود اختصاص دهند. درصدی که به آنان این توان را می‌دهد که با اطمینان خود را برگزیده اکثریت جامعه ایرانی معرفی کنند. این‌ها همه نشان از آن دارد که جامعه ایرانی کانادا ـ اگر فرصتش دهند ـ به‌خوبی قادر است دموکراسی را تجربه کند و از دستاوردهایش سود برد. همین‌طور نشان می‌دهد این جامعه بالغ‌تر از آن است که بخواهد کسانی بی حضور او برایش تصمیم بگیرند و به نیابت از او به اجرا درآورندش.

این پیروزی، اما، به‌سادگی به‌دست نیامد. چند روز پیش دوستی که از اولین قدم‌های این حرکت حضور داشت می‌گفت دو سال پیش تصورمان بر این بود که با یکی دو نامه و یکی دو نشست با هیئت مدیره مشکل حل خواهد شد. هیچ فکرش را نمی‌کردیم که دو سال بعدتر به حرکتی در حد و حدود یک انقلاب نیاز پیدا کنیم. این حرکت اجتماعی به برکت حضور چند ده داوطلبی پیش آمد که در سردترین ماه‌های زمستان به هر انجمن و جشن و محفلی سر زدند و با هزاران ایرانی صحبت کردند تا موفق شدند تا پایان مهلت مقرر برای عضویت بیش از هفتصد عضو جدید به کنگره اضافه کنند. از سوی دیگر، شباهت‌های آراء امسال و سال پیش نشان می‌دهند که اعضای جدید با قدیمی‌ترها به لحاظ فکری تفاوت چندانی ندارند و مانند آن‌ها به‌دنبال فرصتی برای همیاری و همراهی با سایر هم‌وطنان‌شان هستند تا جامعه جوان اما بالغ ایرانی را در جایگاهی قرار دهند که شایسته‌اش استICC--election-H4.

این موفقیت همچنین مدیون سه مدیر مستقل هیئت مدیره پیشین، آقایان بهروز آموزگار، فرهنگ فرید، و رضا قاضی است که در طول یک سال گذشته در سخت‌ترین شرایط نه‌تنها استعفا ندادند، بلکه توانستند تعادل مناسبی با دیگر مدیران فراهم آورند و به‌رغم در اقلیت بودن به موفقیت‌های بسیاری دست پیدا کنند. مهم‌ترین این موفقیت‌ها تصویب پروتکل انتخابات سالم بود که در آخرین روزهای پیش از انتخابات به انجام رسید و امکان تقلب را به کمترین حد ممکن رسانید. و بالاخره در کنار این‌ها باید از خانم پانته‌آ جعفری و آقای مهدی کوهستانی، اعضای هیئت نظارت بر انتخابات تشکر کرد که با صبوری و دقت رای‌گیری را به انجام رساندند.

پیروزی در انتخابات اگرچه حاصل دو سال تلاش چندین ده نفر بود، اما تنها ما را به آغاز راه طولانی و پر پیچ و خم دموکراسی رسانده است. قدم‌های اصلی هنوز برداشته نشده‌اند. تا این‌جا ما موفق شدیم حزب‌گرایی را به‌عنوان مهم‌ترین مانع بر سر شکل‌گیری جامعه مدنی از سر راه برداریم. اما مشکلات بسیاری هنوز بر سر راه است.

جامعه مدنی چیست؟

در سطح یک کشور، جامعه مدنی به شکلی از اداره جامعه گفته می‌شود که در آن تصمیم‌گیری‌های اصلی در دست مردم است. در یک جامعه مدنی نهادهای غیر دولتی نفوذ زیادی بر سیاست‌گذاری دارند و اعضای جامعه با حضور در این نهادها بر جهت‌گیری‌های کلان تاثیر می‌گذارند. هرچه حضور و توان نهادهای غیر دولتی گسترده‌تر باشد آن جامعه از دیکتاتوری دورتر و به دموکراسی نزدیک‌تر می‌شود. و به‌همان نسبت هم اعتماد بین اعضا و رهبران جامعه نیز افزایش می‌یابد. در یک جامعه مدنی این رهبران هستند که از مردم می‌ترسند نه مردم از رهبران. من فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم بهترین مثال برای جوامع مدنی در دنیای امروز کشورهای اسکاندیناوی و پس از آن‌ها اغلب کشورهای اروپای غربی باشند. در این جوامع، رهبران سیاسی تنها با حمایت نهادهای مدنی مثل اتحادیه‌های کارگری و کارمندی و دانشجویی، انجمن‌های زنان و حقوق بشر و محیط زیست و غیره است که می‌توانند قدرت سیاسی را به‌دست بگیرند.

در این‌جا قصد من مسلما این نیست که روابط پیچیده سیاسی را ساده‌سازی کنم و آن‌ها را به حمایت‌کردن یا نکردن نهادهای غیردولتی محدود کنم، بلکه می‌خواهم با ارائه تصویری هرچند نادقیق از جامعه مدنی نتیجه بگیرم که در سطح کوچک‌تر جامعه مهاجر ایرانی-کانادایی هم می‌توان این الگو را پیاده کرد و انتظار داشت که قدم‌های آهسته اما پیوسته کنونی مجموعه جوامع ایرانی مهاجر در خارج کشور را به سوی یک الگوی دموکراتیک رهنمون کند. اهمیت پیروزی انتخابات ۲۴ می در شروع این حرکت آهسته اما بی‌بازگشت به سوی دموکراسی است.

نمود جامعه مدنی در کنگره ایرانیان کانادا حضور اعضای جامعه در فعالیت‌های این نهاد و شکل دادن به آن فعالیت‌ها است. کنگره متعلق به اعضای آن است نه هیئت مدیره. هر چقدر بیشتر در کمیته‌های گوناگون این نهاد عضو شویم و در شکل دادن به نوع فعالیت‌ها در این کمیته‌ها شرکت کنیم نه‌تنها به شکوفا شدن و گسترش بیشتر کنگره کمک می‌کنیم بلکه راه را بر تحمیل عقیده از سوی هیئت مدیره بیشتر می‌بندیم و از کجروی آن‌ها جلوگیری می‌کنیم. جامعه مدنی یک جامعه مسئول، آگاه، و هشیار است که به آن‌چه در اطرافش می‌گذرد حساس است و در تعیین سرنوشت خود شریک می‌شود.