توافق هسته ای ایران و غرب را برخی از منتقدان به نوشیدن جام زهر تشبیه کرده اند. اگر این تشبیه درست باشد، باید آن را (زهر شیرین) نامید چون زهری است که مردم ایران برای خوردنش جشن گرفته اند.

به نظر من همه بگومگو هایی که بر سر این تفاهم نامه پیش آمده از زبان نفهمی اوباما سرچشمه می گیرد. فارسی بلد نیست، حرف های آقای ظریف را درست متوجه نشده و فقط تکیه کرده است روی متن انگلیسی که دست خودش است.

البته مشکل از زبان های فارسی و انگلیسی هم هست که اینقدر باهم تفاوت دارندhappy-in-tehran.

از مردمی که به “آب” می گویند “واتر”، و به دوچرخه که آدم می بیند دو تا چرخ بیشتر ندارد، می گویند “بای سیکل”، نمی شود انتظار داشت که فرق لغو با تعلیق را بفهمند!

آنچه آقای ظریف خواند وگفت و موجب رقص و پایکوبی مردم ایران از جمله خود بنده شد، با آنچه آقای اوباما در سخنانش گفت و موجب دلخوری آنهایی شد که چارتا کلام یس و نو سرشان می شود، زمین تا آسمان فرق می کند.

آقای ظریف خوشحال و خندان تشریف آوردند توی تلویزیون منزل ما و به فارسی سلیس گفتند که هیچکدام از سایت های اتمی ما تعطیل نمی شود و تمام تحریم ها هم لغو می شود.

به قول معروف: کور از خدا چی می خواد؟ دو چشم بینا… چه خبری از این خوش تر برای مردم ایران که سالهاست بابت تحریم های بین المللی تحت فشارند؟

اما ده دقیقه بعدش اوباما هم آمد توی همین تلویزیون و به زبان شیرین انگلیسی زد توی ذوق مردم ایران و گفت نه خیر، تحریم ها تعلیق میشه و پس از راستی آزمایی مرحله به مرحله لغو میشه.

بی انصاف می خواستی بگذاری چای قند پهلویی که ریخته بودیم و داشتیم از خوشحالی داغ داغ سر می کشیدیم تمام شود، بعد بزنی توی کاسه کوزه مان.

اصلا راستی آزمایی یعنی چی؟ مگر ما تابه حال دروغ گفته ایم یا اصلا بلدیم دروغ بگوئیم که می خواهید راستی آزمایی کنید؟

اوباما اضافه کرد اگر ایران به تعهداتش عمل نکند، تحریم ها دوباره برقرار می شود و تازه تحریم هایی که به خاطر حقوق بشر و موشک های قاره پیما وضع شده سر جایش باقی خواهد ماند.

توضیحات بعدی آقای ظریف انسان را به این نتیجه می رساند که هرکشوری تفاهم نامه را مطابق آب و هوای کشور خودش تعبیر و تفسیرکرده است. همان که مولوی هزار سال پیش گفت: هرکسی از ظن خود شد یار من!

با پخش خبر تفاهم نامه، مردم ایران که از دست گرانی و بیکاری و بی پولی و غم و غصه و عزاداری به تنگ آمده اند، بی توجه به گفته های اوباما، با گفتن چند تا ایشالا و ماشالا و به امید خدا همه چیز درست میشه، ریختند توی خیابان به رقصیدن با این آرزو که سه ماه دیگر تفاهم تبدیل شود به توافق و حق داشته باشند نفت شان را بفروشند و پولش را هم بگیرند!

گرچه فعلا بحث کی عوضی نوشته است وکی عوضی ترجمه کرده داغ است، اما بالاخره روشن می شود که آمریکا توضیحات بعدی آقای ظریف را می پذیرد یا نه و قبول می کند که خلاف گفته است یا خیر؟

درکشاکش این بگومگوها و توضیحات و نکاتی که مردم ایران از آنها خبر ندارند یا سر درنمی آورند، عده ای هم می پرسند اصلا از اینهمه دشمنی با آمریکا و اینهمه تحریم، چی نصیب مردم ایران شد؟

این عده توجه ندارند که همان جمله “مرگ بر آمریکا” که سالها گفتیم و لذتش را بردیم، بزرگترین دست آورد این دشمنی بوده.

ملتی که ازگرانی، فساد، اختلاس، ناامنی، فحشا و اعتیاد به تنگ آمده بود اگر یک مرگ بر آمریکا هم نمی گفت که دق می کرد!

روان شناسان معتقدند وقتی مردم کشوری که صدها سال (وسیله روس و انگلیس) غارت شده باشند فریاد بزنند “مرگ بر آمریکا”، تمام عقده های تاریخی شان برطرف می شود چون گفتن مرگ بر آمریکا شهامتی می خواهد که خود اوباما هم ندارد کمااینکه درتمام عمرش حتی یک بار نگفته است مرگ برآمریکا.

می گویند اوباما گفته است آقای ظریف برای اینکه ثابت کند در ایران آزادی بیان وجود دارد، هرچه دلش خواسته گفته اما نگفته سطح غنی سازی مجاز در این تفاهم نامه برای ۱۵ سال به میزان ۶/۳ درصد توافق شده است.

یعنی اورانیومی که ایران از این به بعد تولید می کند اورانیومی است آبکی و شبیه همان اورانیومی که آن دختره توی زیرزمین منزل شان تولید می کرد. در حقیقت آنقدر کم چربی خواهد بود که مثل روغن نباتی فقط به درد بادنجان سرخ کردن می خورد!

 

جشن و پایکوبی

کشورهای سوریه و لبنان و فلسطین و عراق، آزاد شدن پول های بلوکه شده ایران را که به زودی روی خواهد داد، جشن گرفتند. شرمنده اینهمه مهربانی شان هستیم!

آموزش رپ خوانی!

همچنانکه لوئی پاستور با کشف پنی سیلین بزرگترین خدمت را به عالم پزشکی کرد، اولین کسی هم که خواندن “رپ” را کشف یا اختراع کرد، بزرگترین خدمت را به کسانی کرد که آرزوی خواننده شدن را داشتند یا دارند.

رپ خوانی نه صدا می خواهد و نه قیافه. یک تیکه کاغذ می خواهد و یک خودکار . مداد هم باشه میشه.

کاغذ را برمی داری، هرچی به ذهنت رسید می نویسی و شروع می کنی خودت را تکان تکان دادن و به صورت بریده بریده هرچه را نوشته ای خواندن. تمام شد. پولت را می گیری و می روی سراغ دوست دخترت. خود من همین الان امتحان کردم، جواب داد. همین چندسطری را که نوشته ام رپ خوانی کردم، عجب آهنگی شد!

درآمد غیرنفتی

کارشناسان و اقتصاددانان بارها صحبت از این کرده اند که ایران باید درآمد های دیگری را جایگزین درآمد نفت کند چون نفت بالاخره یک روز تمام می شود.

یکی از این راه ها را توریست های ایتالیائی که به قم رفته بودند مفت و مجانی به ما نشان داده اند: چادر

توریست های ایتالیایی در قم

توریست های ایتالیایی در قم

.

همه می دانند که زن های خارجی، عاشق لباس های غیرعادی هستند. دراین گونه لباس ها شکل و شمایل تازه ای پیدا می کنند و چیزی جلوه می کنند ورای آنچه در روزهای معمولی دیده می شوند. این لباس ها نه تنها برای خودشان تنوع ایجاد می کند، بلکه شوهر یا دوست پسرشان را نیز سر ذوق می آورد. در حقیقت حالت کسی را پیدا می کنند که روز تولدش با شوق و ذوق کاغذ کادوی هدیه اش را باز می کند!

خانم ها هم حق دارند. چقدر می شود موها را دم اسبی یا بالای سرجمع کرد؟ چقدر می شود ابروها را نازک یا کلفت کرد؟ برای جلب نظر مردهای تنوع طلب سرکردن چادر خودش یک وسیله ساده و ارزان قیمت است.

هر بار آرایشگاه رفتن و موها را مش کردن به نسبت کوتاه و بلند بودن موها، نزدیک صد یورو خرج برمی دارد در حالی که با صد یورو می شود چندین چادرگل مگولی خرید و هرروز یکی از آنها را سرکرد.

اگر شرایط ورود بانوان خارجی به ایران را ساده ترکنیم، هم بابت پولی که خرج می کنند و هم از راه فروش چادر به آنان، میلیاردر می شویم.

درست است که یک حجت الاسلام که تخصص شان در امور سکسی است می فرمایند خانم ها باید برای تحریک شوهرشان دامن کوتاه و چاک دار بپوشند، ولی زن های خارجی که با دامن کوتاه و چاک دار بزرگ شده اند دوست دارند امتحان کنند که با چادر چگونه می توانند جذابیت های زنانه شان را به نمایش بگذارند؟ به عکس نگاه کنید و ببینید با وجود آنکه به شهر غمزده قم سفرکرده اند چگونه لبخند می زنند و از زندگی لذت می برند!

*میرزا تقی خان، طنزپرداز و سریال نویس پیشکسوت، با سابقه ۵۰ سال طنزنویسی در توفیق، کشکیات، کاریکاتور، کیهان و تلویزیون از همکاران افتخاری شهروند است. از این نویسنده کتاب “آدم های زیادی” در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است.