Hossein-Afsahi

به مناسبت روز جهانی تئاتر

 

وقتی می گوئیم تئاتر، در ذهنمان جست وجو می کنیم که ریشه این واژه از کجاست؟ تئاتر یعنی چه؟

تئاتر واژه ای است یونانی و در لغت به معنای چیزی است که به آن نگاه می کنند. ولی برخی بر این عقیده هستند که تعریف دقیق تئاتر، بیان مشکلات مردم و مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک جامعه به زبان تئاتر و مهمترین فنی که باید در تئاتر استفاده شود، فن بیان می باشد

کریستف وارلیکوفسکی

کریستف وارلیکوفسکی

.

تاریخچه تئاتر مربوط به یونان باستان و قبل از میلاد مسیح است. در زبان فارسی به تئاتر نمایش می گویند. وقتی که تئاتر در سطح جهان مطرح می شود، برای گسترش و جهانی شدن این هنر، به دعوت سازمان جهانی یونسکو نمایندگان بیست و پنج کشور در سال ۱۹۴۷ انستیتوی جهانی تئاتر را پایه ریزی می کنند. در نهمین کنگره جهانی انستیتوی تئاتر، به پیشنهاد مرکز تئاتر فنلاند، به یونسکو پیشنهاد می شود که یک روز در جهان به تئاتر اختصاص پیدا کند. این پیشنهاد مورد حمایت کشورهای اسکاندیناوی قرار می گیرد و در سال ۱۹۶۱ در فستیوال تئاتر پاریس، روز بیست و هفت مارچ یعنی در هفتمین روز بهار که جهان در حال شکفتن است، روز جهانی تئاتر نام گذاری می شود. هر ساله در این روز به انتخاب انجمن جهانی تئاتر یک نفر از دنیا انتخاب می شود که پیام این روز را بدهد. از سال ۱۹۶۲ تا امروز بزرگان تئاتر جهان پیام هایی فرستاده اند. اولین پیام توسط ژان کوکتو فرانسوی در سال ۱۹۶۲ فرستاده شد و دومین پیام توسط آرتور میلر آمریکایی در سال ۱۹۶۳ ارسال شد. در سال ۱۹۶۴ لارنس اولیویه و ژان لوئی بارو مشترکن پیام می دهند. رنه مائو، هلنه وایگال، میگل انجل استوریاس، پابلو نرودا، موریس بژار، ویسکونتی، ریچارد برتون، اوژن یونسکو، میخائیل تزارو، وله سوینکا، ادوارد البی، واسلاو هاول، یونگ اوک کیم، فتحیه العسال، ارین موشکین و ده ها تن دیگر در این روز پیام فرستاده اند. تنها پیتر بروک انگلیسی ست که دو بار مسئولیت فرستادن پیام را بر عهده اش گذاشتند(۱۹۶۹ و ۱۹۸۸).

در حال حاضر روز جهانی تئاتر در بیش از یکصد کشور جهان جشن گرفته می شود. در سال ۲۰۱۳ پیام روز جهانی تئاتر توسط داریو فو ایتالیایی فرستاده شد. داریو فو، نمایشنامه نویس، کارگردان، بازیگر و طراح صحنه و برنده جایزه نوبل در سن ۸۷ سالگی در پیام خود نوشته بود:”امروز به خاطر وجود بحران اقتصادی، بازیگران و گروه های تئاتری برای پیدا کردن مکانی برای اجرای نمایش، برای پیدا کردن سالن های تئاتر و برای پیداکردن تماشاگرانشان دست و پا می زنند. برای همین هم قانون گذارها دیگر چندان دلواپس مشکل کنترل و نظارت بر افرادی که با کنایه و طعنه منظورشان را بیان می کنند، نیستند، چون دیگر نه جایی برای بازیگران باقی مانده و نه مخاطبی برای حرف هایشان.” و در جائی دیگر می نویسد: “ما به عنوان کسانی که عزم بر ریشه کن کردن علف های هرز شیطانی را داریم، برای در آتش سوزاندن متن هایی که حاوی سخنان شرم آوری هستند و برای پاک کردن آن ها از حافظه مردم، و همچنین برای تعقیب قانونی آن هایی که چنین متن هایی را منتشر و چاپ می کنند، تمام کوشش خود را کرده ایم

داریو فو

داریو فو

.”

در سال ۲۰۱۴ برت بیلی، نمایشنامه نویس، طراح و کارگردان اهل آفریقای جنوبی، در بخشی از پیام خود می نویسد:”در این دنیای پر از قدرت های نابرابر، که نظم های برتری جویانه مختلف سعی در متقاعد کردن ما برای قبول این نکته دارند که یک ملت، یک نژاد، یک جنسیت، یک اولویت جنسی، یک دین، یک ایدئولوژی، یک چارچوب فرهنگی نسبت به بقیه برتر می باشد، آیا واقعا اصرار بر اینکه هنرها بایستی از سوی برنامه های اجتماعی از محدودیت خارج شوند، قابل دفاع کردن است؟ “

کریستوف وارلیکوفسکی لهستانی پیام سال ۲۰۱۵ را به سراسر جهان ارسال کرده است. کریستوف در سال ۱۹۶۲ در لهستان به دنیا آمده است، ولی امروز یکی از مطرح ترین کارگردانان تئاتر اروپا محسوب می شود. وارلیکوفسکی آثار شکسپیر را با برداشتی نو و اعتراضی به روی صحنه می برد. او در سال ۲۰۰۲ با اجرای نمایشی از سارا کانه در فستیوال آوینیون (فرانسه) و فستیوال مونترال، تبدیل به چهره جهانی تئاتر شد. در سال ۲۰۰۸ مسئولیت مدیریت تئاتر مدرن ورشو به او محول شد. او در سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ چهار کارگردانی روی نمایش های، آپولونیا، پایان، تالس آفریقائی بعد از شکسپیر و کابارت وارزوسکی انجام داد. او در اکثر فستیوال های مهم جهان حضوری چشمگیر داشته است. وارلیکوفسکی در تئاتر مدرن، به گروهی بودن تئاتر بیش از همه پرداخته است. در این تئاتری که او مطرح می کند، بازیگران در تمام موضوع ها و بحث های کاری دخالت داده می شوند. دیگر کارگردان سالاری جایی ندارد و از بین بردن قراردادهای متداول تئاتر بورژوازی جزو کارهای تئاتر مدرن می باشد. کریستوف وارلیکوفسکی خالق تصاویر شگفت در تئاتر می باشد. او در حال حاضر مشغول کار روی نمایشی از رمان صد سال تنهائی، شاهکار گابریل گارسیا مارکز می باشد.

کریستوف وارلیکوفسکی در بخشی از پیام امسال خود می نویسد: “استادان واقعی تئاتر به آسانی، دور از صحنه یافت می شوند. به طور کلی آن ها علاقه ای ندارند که تئاتر را مانند یک ماشین ببینند که عادت ها و حرکت ها را تکرار می کنند و باعث تولید مجدد کلیشه ها می شود. آن ها در جستجوی دگرگونی هستند، و تئاتر بهتر از هر چیز دیگری از عهده این کار بر می آید………..

انسان های این جهان شاهد قتل ها و درگیری های مدام و رو به افزایش هستند که حتی همه ی رسانه های موجود هم توان پوشش دادن بدان ها را ندارند. خبرهایی که هنوز از آنها ذکری به میان نیامده، خسته کننده می شوند و بدون آنکه اثری از خود بر جای گذارند، از صفحه اخبار روز محو می شوند. در جهانی اینچنین احساس ناتوانی، شوکه شدن و محاصره گشتن داریم، ما دیگر در توانمان نیست که برج و بارو بسازیم و سخت کوشانه دیوارهای مستحکمی برای دفاع از خود برپا داریم. بر عکس اینها ما را بر آن می دارند که در حفظ شان بکوشیم و اینها چنان از ما نیرو می گیرند که دیگر توانی در ما برای کشف دنیای آن سوی دیوارها نمی ماند. دقیقا هم اینجا نقش تئاتر برجسته می شود. این جا محل ابراز توانایی تئاتر است. یعنی به سویی بنگریم که دیدنش ممنوع گشته است ……. “

روز جهانی تئاتر بر تمامی کارورزان و تماشاچیان تئاتر فرخنده باد.