در خاور نزدیک نگونبخت، که مطامع قدرت های بزرگ، منافع و رقابت های قدرت های محلی و قدرت خرید اسلحه و مزدور و آشوب آفرینی دلارهای نفتی، صلح و آرامش را بر ساکنان آن روا نمی دارند، «ز منجنیق فلک سنگ فتنه می بارد». این سنگباران فتنه چنان بی وقفه و پی در پی است که حتی نمی توان به آن “متوالی” نام داد، زیرا غالبا در یکدیگر تداخل می یابند. در حالی که جنگ داخلی جنایتکارانه و خونبار سوریه هنوز در جریان است و هرروز ده ها ـ اگرنه صدها ـ قربانی می گیرد، تسخیر بخش هایی از خاک سوریه و عراق توسط داعش ـ که اکنون به خلافت “دولت اسلامی” تغییر نام داده ـ اعلام می شود و هنوز این یکی درصدر خبرهاست که در پی کشته شدن فجیع و جنایتکارانه ۳ جوان اسراییلی توسط تروریست های مزدور فلسطینی و سپس کشتن و به آتش کشیدن انتقام جویانه یک نوجوان فلسطینی توسط یک گروه متعصب یهودی، از ۱۰ روز پیش آتشی را برپا می کند که به گزارش خبرگزاری حکومتی “فارس” تا تاریخ ۲۵ تیرماه ۲۰۷ کشته، ۱۴۸۵ مجروح داشته و بیش از ۱۷ هزار فلسطینی مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شده اند. بنابر تایید سازمان ملل، ۸۰ درصد کشته شدگان غیرنظامی بوده اند

اسرائیلی ها به یاد سه جوان کشته شده شمع افروختند

اسرائیلی ها به یاد سه جوان کشته شده شمع افروختند

.

آنچه که این به اصطلاح جنگ را غم انگیز و غیرانسانی تر می کند، این است که هیچ کدام از دو طرف جنگ افروز مستقیم رودرروی یکدیگر نمی ایستند و با به خطر انداختن جان ـ که ویژگی جنگ است ـ با یکدیگر تسویه حساب نمی کنند. یکی از طرفین بزدلانه در پشت مردم خود پناه گرفته و از خانه و مدرسه و مسجد به سوی حریف موشک پراکنی می کند و طرف دیگر نیز، که از سامانه دفاعی پیشرفته “گنبد آهنین” برخوردار است، پاسخ این موشک پراکنی ها را با بمباران هوایی می دهد و چون دستش به تروریست های مزدور حماس نمی رسد، از مردم بی گناه و بی دفاع قربانی می گیرد.
این جنگ بی معنا و بیهوده و درعین حال ویرانگر و پرتلفات، که از سه شنبه هفته گذشته آغاز شده، چند روز پیش با پیشنهاد آتش بس مصر که اسراییل نیز آن را پذیرفت برای چند ساعت متوقف و بعد توسط “گردان عزالدین قسام”، شاخه نظامی سازمان حماس آتش بس نقض و موشک پرانی و بمباران از سرگرفته شد. به گزارش ۲۴ تیرماه “رادیو زمانه”: «شاخه نظامی حماس پس از شکست پیشنهاد مصر برای آتش بس، دوباره حملات موشکی خود را به شهرهای مختلف اسراییل آغاز کرده است. شاخه نظامی حماس روز سه شنبه ۲۴ تیرماه پیشنهاد آتش بس مصر را رد کرد و حملات موشکی و خمپاره ای به سمت اسراییل بلافاصله پس از رد این پیشنهاد آغاز شد».
به گزارش همان منبع: «خالد مشعل، رییس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی (حماس)، اعلام کرده بود که از نقش مصر در تلاش برای پایان دادن به تجاوز اسراییل و دفاع از مردم فلسطین استقبال خواهد شد، اما وب سایت رسمی حماس اعلام کرد که این شاخه نظامی آتش بس بدون قید و شرط را قبول نمی کند».
پس از شکست آتش بس پیشنهادی مصر، کار درگیری بالا گرفت. به گزارش تارنمای حکومتی “تابناک”: «اویگدور لیبرمن، وزیرامور خارجه [اسراییل] باردیگر خواستار حمله زمینی به نوار غزه و اشغال این منطقه شد و گفت: اسراییل باید تا آخر جلو برود… من همیشه می گویم که تلافی خواهیم کرد. این عملیات زمانی پایان خواهد یافت که اسراییل کنترل تمام نوار غزه را به دست گیرد». در سوی دیگر، سازمان حماس نیز موضعی آشتی ناپذیر در پیش گرفت و فوزی برهوم سخنگوی آن گفت: «در زمان جنگ نمی توان سلاح را بر زمین گذاشت. ما هرگونه برقراری آتش بس، پیش از توافق بر سر یک قرارداد را رد می کنیم». گردان عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس نیز بیانیه ای منتشرکرد که در آن نوشته شده: «طرح پیشنهادی برای آتش بس به منظور تسلیم فلسطینی ها تنظیم شده و نبرد ما با دشمن نه تنها متوقف نخواهد شد، بلکه با شدت و قدرت بیشتری دنبال می شود».

جای خالی کودکان فلسطینی

جای خالی کودکان فلسطینی

بهروز ستوده در نوشتاری با عنوان “باریکه غزه، نمایشگاه توحش هر دو طرف جنگ” به درستی می نویسد: «در مسابقه کشتار مردم عادی و غیرنظامیان، دولت اسراییل و گروه های تروریست اسلامی هردو به یک میزان مجرم اند و علیه بشریت مرتکب جنایت شده و می شوند و هر دو به یک میزان ضد بشر و مسئول برپاکردن جنگ و کشتار مردم در فلسطین و اسراییل می باشند. خطا است که گفته شود چون تعداد تلفات و خسارات جانی و مالی اسراییلی ها کمتر از فلسطینی ها است، بنابراین گروه های تروریستی کمتر مجرم اند». نویسنده ای دیگر، محمد جلالی (م. سحر) نیز ضمن برشمردن نقش غیرقابل انکار نظام ولایت مطلقه فقیه دراین کشتار و آشوب، می پرسد: «چرا باید ما ایرانی ها که نه عربیم، نه با اسراییل هم مرزیم و نه با آن اختلاف ارضی داریم، کاسه داغتر از آش بشویم و از زبان نمایندگان سیاسی کشورمان عربده بکشیم که اسراییل باید محو بشود. چرا؟»!
پاسخ این پرسش شاید این باشد که ما از نکبت داشتن رهبری متوهم در رنجیم که خود را در جایگاه و هم تراز با پیامبر اسلام می بیند و به آشوب هایی که با پول مردم گرسنه و به فقرکشیده شده در منطقه برپا می کند نیز به چشم غزوه های آن حضرت مانند بدر و احد می نگرد و از این دید جنگ غزه را نیز غزوه ی غزه می بیند!

شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی، ساکن اروپا و از همکاران شهروند است.
Shahbaznakhai8@gmail.com