روز یازدهم می ۲۰۱۴ انتخابات هیئت مدیره ی کنگره ی ایرانیان کانادا در سالن شهرداری نورت یورک برگزار شد.
عدم استفاده ی مناسب و موثر از جوانان و دانشجویان، سکوت در برابر نقض حقوق بشر و روند فزاینده ی اعدام ها در ایران، نقض بی طرفی کنگره و حمایت تلویحی از کاندیداهای حزب لیبرال کانادا در انتخابات پارلمان فدرال، عدم به کارگیری موثر توان کامیونیتی، از جمله نقدهایی است که نگارنده بر عملکرد کنگره در این سال‌ها دارم.
اما با وجود همه نقدهای وارده بر عملکرد (ICC)، اینکه جامعه ی ایرانیان کانادا چند سالی است که برای تاثیرگذاری و تصمیم گیری با یکی از سرنوشت سازترین نهادهای کامیونیتی به صورت فعالانه تری به صندوق رأی رو آورده است و پاره ای از اختلافات را به آرای عمومی و آرای مردم می‌سپارد جای خشنودی است.
در باب اهمیت کنگره بسیار گفته و نوشته شده است. این امر که باید اعتمادسازی بیشتری کرد تا ایرانی ـ کانادایی های بیشتری عضو کنگره شوند و از توان کامیونیتی بیشتر و به طور موثرتر استفاده شود بر هیچ کس پوشیده نیست. در همین جهت، اقدامات مهم و اساسی که می‌تواند انجام بگیرد در درجه اول پایبندی به اساس نامه، شفافیت هر چه بیشتر و به کارگرفتن استعدادهای جوانان فهیم، توانمند و مسئول برای کمک به کنگره است. افرادی هم که در انتخابات اخیر به هیئت مدیره ی کنگره راه یافتند برآیندی از سلایق متفاوت کامیونیتی هستند که در آن هم نیروهای جوان و پر انرژی، و هم نیروهای باتجربه و کارآزموده حضور دارند. یکی از اقدامات اعتمادسازی که در این انتخابات انجام گرفت برگزاری آن با دقت و صحت تمام بود. اقدام خوب دیگری که پیش از برگزاری انتخابات انجام گرفته بود راه اندازی صفحه ی فیس بوکی بود که در آن کاندیداها برنامه های خود را ارئه دهند تا مردم با آگاهی بیشتر در مورد اهداف آن‌ها در این انتخابات شرکت کنند. اما متاسفانه، چند ساعت بعد از برگزاری انتخابات، این صفحه کارکرد خود را از دست داد و اکنون به صفحه ای تبدیل شده است که در آن جریانی، دور از رعایت اخلاق و جوانمردی، تهمت هایی به برخی از اعضای کمیته ی برگزاری انتخابات می‌زند و سعی در زیر سئوال بردن صحت سالم ترین و شفاف ترین انتخابات این کنگره را دارد.

ICC-election-H
از آنجا که من در کنار حرفه پزشکی ام، در حرفه خبرنگاری و روزنامه‌نگاری هم تجربه چندین ساله دارم، بسیاری از نکات ریز و در عین حال مهم را که ممکن است کمتر به چشم بیاید، در این انتخابات یادداشت برداری کردم. ممکن است که اساس نامه ی کنگره، فرایند پروکسی یا همان رای وکالتی، و یا فرایند عضو شدن در کنگره نقص هایی داشته باشد ولی من فکر می‌کنم که به دلایل زیادی این دوره از برگزاری انتخابات سالم ترین دوره ای بود که من و بسیاری دیگر شاهد آن بودیم.
اقدام بسیار درستی که بر طبق منطق و اساس نامه انجام شد این بود که رای گیری زودهنگام دیگر در این انتخابات ممکن نبود و زمانی اجازه ی رأی گیری داده شد که لیست کاندیداها قطعی و مشخص شده بود و تمام کاندیداهای این انتخابات صحبت های خود را ارائه داده بودند. در شرایطی که لیست نهایی کاندیداها هنوز مشخص نشده است و دو نفر کاندیدای مشروط وجود دارد که کاندیداتوری آنها بستگی به تصمیم مجمع عمومی دارد؛ رای گیری زودهنگام دور از منطق و عقل می نماید.
دکتر داوود کفایی که مسئول امور مالی کنگره بود، پس از ارائه گزارش مالی در جایگاه هیئت مدیره نشستند، اما چون خود کاندیدای انتخابات هیئت مدیره جدید بودند توسط یکی از اعضای کمیته ی برگزاری انتخابات به محلی که کاندیداها نشسته بودند هدایت شدند.
فرصتی که در اختیار کاندیداها قرار گرفته بود با وجود اندک بودن به خوبی برای بیان برنامه ها و اهداف ایشان مورد استفاده قرار گرفت، اما آقای دکتر سام اسدپور به آقای فرهنگ فرید سی ثانیه وقت اضافه دادند که این امر هم مورد اعتراض یکی از اعضای کمیته برگزاری انتخابات قرار گرفت که در این مورد به آقای اسدپور تذکر دادند.
در هنگام فرآیند اخذ رای به هیچ فردی اجازه ی ورود به داخل سالن داده نشد و تنها افراد می توانستند از آن محل خارج شوند.
از همان ابتدای فرآیند اخذ رای گیری از اصحاب رسانه و خبرنگاران دعوت شد که بر تک تک مراحل انتخابات نظارت داشته باشند.
حتی اعلام پایان فرآیند اخذ رای گیری و آغاز مرحله شمارش آرا توسط آقای اسدپور به عنوان مدیر اجرایی مجمع، پس از توضیحاتی از سوی یکی از اعضای کمیته ی برگزاری انتخابات یعنی آقای صارمی به عنوان رئیس کمیته ی ناظر بر انتخابات، به جناب آقای اسدپور انجام گرفت. این دور نگه داشتن اعضای هیئت مدیره ی قبلی از فرآیند انتخابات با چنین دقتی شاید کمتر به چشم آمده باشد ولی واقعا قابل تحسین بود.
اما مشکلات از آن جایی شروع شد که یکی از شرکت کنندگان در انتخابات قصد داشت چهارده برگه ی رای را به طور هم زمان به داخل صندوق بیاندازد که با هوشمندی کمیته ی برگزاری انتخابات از آن جلوگیری شد. با بررسی بیشتر مشخص شد که تعدادی از آن برگه های رای دست خطی مشابه دارند. دو برگه ی رایی که متعلق به آن خانم بود (یکی رای خودشان و دیگری رای پروکسی) با تطبیق آی دی ایشان و تایید اینکه این دو برگه ی رای متعلق به ایشان است و پس از حصول اطمینان از این که نام افراد مندرج در برگه ی رای مورد تایید آن خانم می‌باشد، با دست خود وی به داخل صندوق رای انداخته شد. بنابراین از انداخته شدن دوازده رای دیگر به داخل صندوق بر طبق صراحت اساس نامه ی کنگره ممانعت به عمل آمد.
از نزدیک شاهد بودم که این امر ناراحتی اعضای کمیته ی برگزاری انتخابات را در پی داشت. از اینکه ایشان ناچار بودند بر طبق اساس نامه عمل کنند و آن دوازده رای را باطل اعلام کنند، هیچ کس خوشحال نبود.
در پاسخ به این سئوال اعضای کمیته برگزاری انتخابات از آن خانم که آیا صاحبان برگه های رای را می شناسید؟ آن خانم گفتند تنها تعدادی از آن‌ها را می‌شناسد و آن تعداد را هم که می شناسند شماره تلفنی ازشان در اختیار ندارند. حال سئوالی که جای تامل بسیار دارد این است که چرا و چگونه این خانم دارای برگه رأی افرادی بود که نمی شناخت و مسئولیت به صندوق انداختن رای آن‌ها را برعهده گرفته بود؟
در نهایت امر با پی گیری آقای سلمان سیما معلوم شد که یکی از کاندیداها یعنی آقای بهروز آموزگار تعدادی از افراد مدعی برگه های رای را می‌شناسد. با تعدادی از افرادی که مدعی بودند برگه های رای مذکور به آنها تعلق دارد ولی محل رای گیری را پیش از انداختن برگه ی رای به داخل صندوق ترک کرده بودند تماس گرفته شد. در نهایت قرار شد که پانزده دقیقه ی دیگر وقت انتخابات تمدید شود تا اگر افرادی که مدعی بودند صاحبان آن دوازده برگه ی رای هستند به محل رای گیری بازگردند و پس از حصول اطمینان و بررسی آی دی، این افراد برگه ی رای خود را به داخل صندوق بیاندازند. در آن مدت پانزده دقیقه که در ‌واقع به ۲۰ دقیقه انجامید تنها یک نفر از آن افراد به محل رأی گیری برگشت و پس از تطابق آی دی و حصول اطمینان، برگه ی رای خودشان توسط خودشان به داخل صندوق انداخته شد. این پیگیری آقای سلمان سیما که باعث احقاق حق رای یکی از اعضای کنگره شد تحسین سایر افراد و ناظران بر صندوق را در پی داشت. گرچه از همان ابتدای توقیف این دوازده برگه ی رای بسیاری معتقد بودند که این آرا باید بلافاصله جزء آرای باطله اعلام شوند و نیازی به تمدید مدت رای گیری نیست.
قبل از شروع شمارش آراء از تعدادی از کاندیداها دعوت شد که به پای صندوق رای بیایند و به آنها دقیق توضیح داده شد که چرا از انداخته شدن این برگه های رای به داخل صندوق جلوگیری به عمل آمده است. آنها نیز متفق القول بر پایبندی کمیته ی برگزاری انتخابات بر اساس نامه تاکید داشتند.
با اینکه چند مرتبه از همه دعوت شده بود تا بر فرایند رای گیری نظارت داشته باشند، یکی از اعضای کمیته ی برگزاری انتخابات دوباره به پشت تریبون رفت و از تمامی رسانه‌ها، کاندیداها، حامیان کاندیداها و حقوق دانان و افراد علاقمند خواست که جلو بیایند و بر فرآیند شمارش و قرائت آرا نظارت دقیقی داشته باشند. باید بگویم که فرایند شمارش آرا بسیار شفاف بود.
در حین شمارش آراء یک برگه ی رای هم به دلیل اینکه نام هشت کاندیدا یعنی بیش از شش کاندیدا بر روی آن نوشته شده بود مخدوش اعلام شد و تعداد کل آرای باطله به دوازده رای رسید.
عده ای از افرادی که مدعی بودند برگه های رای توقیف شده متعلق به ایشان است در حین شمارش آراء و پس از بازشدن صندوق رای خود را به محل برگزاری انتخابات که پیشتر آنجا را ترک کرده بودند رسانده بودند و خواهان محسوب شدن رای خود بعد از باز شدن صندوق رای بودند.
پیش از جمع زدن آرای کاندیداها جناب آقای صارمی دلیل توقیف آن یازده برگه ی رای را توضیح دادند. استدلال های مخالفان و موافقان باطل اعلام شدن آن یازده برگه ی رای نیز شنیده شد. در نهایت با حضور همگان و رسانه ها و با توافق همه ی کاندیداها و جمع باقیمانده آن یازده رای همچنان جزئی از آرای باطله محسوب شد. البته اساسنامه صراحت دارد که یک نفر بیش از دو رای (یکی رای خودش و دیگری رای وکالتی) نمی‌تواند در صندوق بیاندازد و کمیته ی برگزاری انتخابات نمی‌تواند خارج از اساس نامه عمل کند.
دو گروه اقدام به جمع زدن آرا نمودند. کمیته ی برگزاری انتخابات و دیگر افرادی که در کنار صندوق رای و به فاصله ی نزدیکی از آن قرار داشتند. در نهایت نتیجه ی هر دو مورد یکسان بود و نتیجه ی رای گیری توسط رئیس کمیته ی انتخابات اعلام شد و با تشویق حاضرین مواجه شد.
همچنین از نکات جالب توجه این بود که نفر ششم و نفر هفتم تنها یک رای اختلاف داشتند که این امر نشان از رقابت تنگاتنگ کاندیداهای محترم داشت.
پس از اعلام نتایج انتخابات کاندیداهای بازنده، کاندیداهای برنده را در آغوش می‌کشیدند و به آن‌ها تبریک می‌گفتند و با یکدیگر دست می‌دادند. جو بسیار خوب و صمیمانه ای حکمفرما بود. اصحاب رسانه و خبرنگاران از اعضای داوطلب کمیته ی برگزاری انتخابات تشکر می‌کردند. بسیاری از افراد از دکتر فرخ زندی رئیس هیئت مدیره ی پیشین تشکر می‌کردند و فضایی همدلانه شکل گرفته بود. تو گویی انتخابات بازنده ای نداشت و تنها یک برنده داشت و آن هم کامیونیتی ما بود. هیچ اعتراض مکتوب و مستدلی هم توسط هیچ فردی ارائه نشد. برآیندی از همه ی سلیقه ها در هیئت مدیره ی جدید متبلور شده بود.
اما متاسفانه گروه فیس بوکی که ایجاد شده بود تا کاندیداها بهتر شناخته شوند و کمکی برای بهتر شدن کنگره باشد، چندین ساعت بعد از اعلام نتایج کارکرد خود را از دست داده است و به محلی برای حمله به کنگره و تهمت زدن به کمیته برگزاری انتخابات، تفتیتش عقاید و آراء، آن هم از سوی افرادی که به صراحت خواستار نقض اساسنامه توسط کمیته برگزاری انتخابات هستند، تبدیل شده است.
خنده دارتر آن که تعدادی از افراد خواستار اضافه شدن آرا بعد از بازگشایی صندوق به منظور شمارش آرا می‌باشند. اگر اعتراضی بود کاندید و یا کاندیداهای معترض می توانستند به صورت مکتوب اعتراض خود را همانجا ارائه دهند. فرایند اعتماد به کنگره و ساختن کنگره ای بهتر آغاز شده است. هم سلایق گوناگون راه یافته اند و هم انتخاباتی سالم برگزار شده است. حال دور از انصاف است اگر افرادی که خود در تک تک مراحل رای گیری و شمارش آراء و جمع زدن آرا حضور داشته اند، بغض خود را از عدم راهیابی همه ی کاندیداهای مورد علاقه شان بر سلامت انتخابات فرود آورند. بهتر است که به جای ضربه زدن به این اعتماد سازی، تهمت ها را متوقف کنند و اگر از اعضای کمیته انتخابات که وقت و توان خود را برای کمک به کامیونیتی صرف کرده‌اند قدردان نیستند به تخریب آن‌ها نپردازند. تمامی تصاویر را دوربین ها ضبط کرده‌اند و چشم ها دیده اند. اساس نامه نیز موجود است. نه فردی حق دارد بیش از دو رای به داخل صندوق بیاندازد و نه کمیته برگزاری انتخابات حق دارد به خاطر چند نفر که سالن را پیش از انداختن آرای خود داخل صندوق ترک کرده اند متن صریح اساس نامه را زیر پا بگذارد.
اما با همه این وجود دو نکته را نیز می‌توان مطرح کرد. اول این که آن سی ثانیه وقت اضافی که به جناب آقای فرهنگ فرید داده شد خارج از عدالت بود. چون همه ی کاندیداهای قبل و بعد از ایشان تنها سه دقیقه برای صحبت کردن فرصت داشتند. دوم این که رقابت بین نفر ششم و نفر هفتم یعنی آقایان داوود کفایی و آرشاک شجاعی بسیار فشرده بود و تنها یک اختلاف رای وجود داشت. شایسته بود کمیته برگزاری انتخابات در صورت درخواست آقای کفایی به بازشماری آرای این دو کاندیدا می پرداختند. قانون فعلی انتخابات کنگره قطعا نواقصی دارد که باید به مرور بر طرف شود. بیاییم و به جای تخریب، کنگره را یاری کنیم. کاندیداهایی هم که رای نیاوردند شایسته است در کنار کنگره به کامیونیتی کمک کنند. راه کمک کردن به جامعه ایرانیان کانادا فقط عضویت در هیئت مدیره کنگره نیست. همه ما از همین امروز قدر افرادی را که داوطلبانه وقت و توان خود را برای کنگره می‌گذارند بدانیم و برای ساختن کامیونیتی بهتری تلاش کنیم.
در پایان نیز به عنوان عضو کوچکی از کامیونیتی وظیفه خود می‌دانم که از تلاش‌های کمیته برگزاری انتخابات در برگزاری یک انتخابات سالم و بسیار شفاف که تمامی لحظات آن با حضور رسانه‌ها انجام گرفت و همچنین تمام فرایند اخذ رای و شمارش آرا را نیز از هیئت مدیره ی قبلی مستقل نگاه داشت، تشکر کنم.