نوروز برای ما ایرانیان تنها در یک نام و یک روز خلاصه نمی شود. نوروز با حافظه تاریخی ما، با تاروپود هستی ما، با خاطرات کودکی ما، با هویت جمعی ما، با عاطفه و حس ما پیوند دارد، نه، پیوند کلمه سستی ست، گره خورده است، تنیده شده است. چنان با جان و روان ما آغشته است که فرقی نمی کند در کدام سوی این جغرافیای جهان ایستاده ایم، هوا سرد باشد و یخبندان یا گرم و تفتیده و یا بهاری و شاداب، به وقتش ما ایرانیان پر جنب و جوش می شویم و نو.

baran

وقتی نوروز می رسد سلول های  تن مان بیدار  و خاطره های خوش در  ما زنده می شوند و به ما نهیب می زنند که وقتش است برای نو شدن، برای دوباره از سر گرفتن، برای خداحافظی با هر آن چه کهنه است و پوسیده.

نوروز به راستی برای ما به معنای زندگی دوباره و سرآغازی دیگر است، بی دلیل نیست که برای ما رانده شدگان و یا آمدگان از وطن از نخستین چیزهایی که با آن سختی ها، غرایب و ناآشنایی ها را در خانه تازه مان هموار می کنیم، بزرگداشت نوروز است و جشن نوروزی. و این تنها یک مدعا نیست. در همین شهر خودمان تورنتو اگر سری بچرخانیم با انبوهی از جشن های نوروزی کوچک و بزرگ  روبرو می شویم که همه شان با تمام تفاوت هایشان در یک چیز مشترکند و آن زنده نگاهداشتن و بزرگ داشتن نوروز است.

از جمله جشن های نوروزی که در تورنتو برگزار شد، جشن نوروزی کیترینگ باران با مدیریت خانم و آقای طاهری بود، که با فراهم آوردن جمعی پر شور و نشاط و با هنرنمایی هنرمندان شهر و فراهم آوردن بساط رقص و سرور  و سرو غذاهای خوشمزه سهم خود را در بزرگداشت این جشن باستانی و زیبا ادا کرده بودند. به این امید که این آغازی باشد برای برپایی جشن های بزرگ تر و با شکوه تر در سال های آینده.