بسیاری از ناظران و خبرگزاری ها گزارش کرده اند که انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان نسبتاً آرام و به خوبی برگزار شده است، اما اگر آنرا با انتخاب آزاد و پر هیجان آقای احمدی نژاد در سال ۸۸ که خودش آنرا بهترین انتخاب دنیا می داند مقایسه کنیم، می بینیم که کمبود های فراوانی داشته است.

یکی از این کمبودها اعتراض نکردن افغان ها به انتخابات بود.

می دانید که اولین نشانه  انتخابات آزاد در دنیا، تظاهرات اعتراض آمیز بعد از انتخابات، و بزن بزن و بکش بکش بعد از آن است. این جور وقت ها مردمی که چشم هایشان ضعیف است و درست نمی بینند، می ریزند توی خیابان  و شعار می دهند رای من کو؟ که به ناچارصدها موتورسوار و لباس شخصی با چوب و چماق به خیابان می آیند  و آراء شان را نشانشان می دهند!

afghanistan-election

در افغانستان، نه شعار رای من کو داده شد، و نه موتور سواری به خیابان آمد.

در نتیجه انتخاباتی بود بی هیجان، بی مزه و بدون زد وخورد که چنگی به دل نمی زد. مثلی است معروف که: انتخابات بدون موتورسوار مثل چلوکباب بدون برنج و کباب است.

نبودن مشوق های انتخاباتی که باعث شور و شوق در میان رای دهندگان حرفه ای می شود، یکی دیگر از کمبودهای انتخابات افغانستان بود.

در ایران سی چهل سال پیش که وضع مالی همه بهتر بود، کاندیداها برای تشویق مردم به رای دادن، روز انتخابات به کسانی که انگشت شان جوهری بود و معلوم می شد رای داده اند، چلوکباب کوبیده و دوغ آبعلی می دادند. چند سال پیش و همراه با خراب شدن اوضاع مالی، ساندویچ و بیسکویت و ساندیس و خرت و پرت هایی از این دست جای چلوکباب را گرفت اما به هر حال بهتر از هیچی بود و زحمت رای دهندگان حرفه ای  بی پاداش نمی ماند.

در انتخابات افغانستان متاسفانه مشوق های انتخاباتی اصلا مطرح نبود و کاندیداها حتی از دادن یک ساندیس ناقابل به کسانی که ساعت ها در صف ایستاده بودند تا رای بدهند خودداری کردند و انتخابات را یک وظیفه ملی نامیدند.

از سری مشوق هایی که درکشورهای تاریخی و به هنگام انتخابات باعث شور و شوق می شود، سخت  نگرفتن مسئله حجاب اجباری است. خانم ها و دخترخانم ها به عنوان مشوق انتخاباتی، به طور غیررسمی اما بطور عملی، آزادند که روسری خود را هرچقدر که دل شان می خواهد شل کنند، خودی نشان بدهند و عرض اندامی بکنند.

در افغانستان این مشوق و این آزادی هم وجود نداشت و خانم ها اجازه نیافتند برقع و نقاب و پوشه خود را بردارند و ناچار با همان وضع و قیافه معمولی شان، هرچه که بود و هست  به پای صندوق های رای رفتند.

یکی دیگر از اصول رایج در برخی ازکشورهای پیشرفته جهان، عوض کردن شبانه صندوق های رای است که این نیز از کمبود های انتخاباتی در افغانستان بود.

هستند کشورهایی که  معتقدند خداوند تبارک و تعالی، شب را خلق کرده است برای عوض کردن صندوق رای!

متاسفانه ازاین موقعیت و موهبت نیز در افغانستان استفاده نشد وکاندیداهای افغان نشان دادند که نمی توانند از امکاناتی که خداوند در اختیارشان گذاشته است استفاده کنند.

از کمبود های دیگری که توی ذوق می زد، تنبلی افغان ها بود. یکبار که رای می دادند انگار که خسته شده باشند، به خانه هایشان بازمی گشتند در حالی که به قول معروف: آب که از سرگذشت، چه یک گز، چه صد گز. انگشت آدم هم که جوهری شد، چه یک رای، چه صد رای!

این مسخره است که یک آدم گنده در هوای بارانی لباس بپوشد و از خانه بیرون بیاید، بعد فقط یکبار رای بدهد و دوباره برگردد به منزل. در ایران کسانی را داشتیم که بارها رای دادند و خم به ابرو نیاوردند! در کشورهای پیشرفته ورقه های رای را دسته دسته، سفید سفید و تا نشده در صندوق می اندازند تا موقع خواندن رای، وقت کسانی که آراء مردم را می خوانند گرفته نشود.

در چنین کشورهایی حتی، اسم رئیس جمهور آینده را پیشاپیش می نویسند و دست مردم می دهند تا وقت شرکت کننده صرف نوشتن نام نشود، از راه نرسیده رای خود را ! به صندوق بیندازد و به کار و زندگی اش برسد.

انصافن هم وقتی  مقرر و معلوم  باشد که چه کسی رئیس جمهور خواهد شد، این ادا و اطوارها و اسم این و آن را نوشتن، جز اتلاف وقت مردم، چه نتیجه دیگری می تواند داشته باشد؟

و آخرین کمبود، شرکت نکردن دسته جمعی اتوبوس ها در انتخابات بود. درکشورهای مدرن، صدها اتوبوس را همزمان  به دهات دورافتاده می فرستند  تا مردم را بیاوند و بگردانند و انگشت شان را جوهری کنند که دل شان خوش باشد پایتخت را دیده اند و در انتخابات شرکت کرده اند.

ظاهرن افغانستان اتوبوس چندانی ندارد و به همین دلیل این قسمت از برنامه انتخاباتی اجرا نشد و حسرت  سواری خوردن رایگان به دل روستائیان این کشور ماند!

پوتین به خاطر این زن کریمه را تسخیر کرد!

 cremia

تا وقتی این ویدیو منتشر نشده بود، هیچ کس نمی دانست که چرا پوتین یکمرتبه و نصف شبی هوس حمله به اوکرائین را کرد و شبه جزیره کریمه را تصرف نمود. این ویدیو نشان داد که مسئله سیاسی وکشورگشایی و از این چیزها در بین نبوده .

می گویند پوتین وقتی این ویدیو را دیده و فهمیده طرف اوکرائینی است گفته حیف نیست این زن هنرمند روسی نباشد؟ به همین دلیل دستور تسخیر اوکرائین را داده تا او به طور اتوماتیک تبعه روسیه شود! این فیلم  را که نگاه کنید، به پوتین حق می دهید.

 

 

شراب در وان حمام

 

رویترز گزارشی منتشر کرده است از نحوه تولید شراب در ایران فعلی. در این گزارش گفته شده که برخی از جوانان در وان حمام خود انگور را باپا له می کنند و برای تولید شراب آماده می کنند.

پیش خودم حدس زدم که حتمن همین امروز مخترع وام حمام دستگیر و محاکمه می شود.  به این دلیل درگوگل سرچ کردم که ببینم مخترع وان حمام کیست تا هشیارش کنم گاوت زائیده، فرار کن، اما فقط آگهی شرکت های تولید کننده وان حمام را دیدم و از مخترع وان نامی برده نشده بود…

به سراغ کتاب های تاریخی رفتم. دیدم  در یکی از آنها، از حوا، اولین بانوی روی زمین، به عنوان مخترع وان حمام نام برده شده!

یک مورخ بی نام (آنوقت ها هنوز نامگذاری روی انسان ها مد نشده بود) نوشته است حوا تابستان ها بعد از انجام کارهای روزانه اش، در چاله آبی که نزدیک غارشان بود لم می داد و ریلکس می کرد و به زبان محلی برای خودش ترانه می خواند تا آدم از سرکارش برگردد .

بعدها دیگران یواش یواش به خواص آن چاله آب و درازکشیدن توی آن پی بردند. اول ته آن را با تخته سنگ های بزرگ پوشاندند که وقتی توی وان قل می خورند آب گل آلود نشود وکسی از آن ماهی نگیرد!

روی تخته سنگ لم دادن چندان راحت نبود و بشرکم کم کاشی و بعد اسفالت را اختراع کرد و بالاخره نمی دانم کدام شیرپاکتی  خورده ای، وان امروزی را درست کرد که متاسفانه به علت صاف بودن و صیقلی بودن آن مورد سوءاستفاده برخی جوانان ایرانی برای تولید شراب قرارگرفته و بدیهی است که به زودی استفاده از وان حمام در ساختمان سازی ممنوع می شود.

همه مثل من …!

 north-korea

رهبرکره شمالی برای نشان دادن برابری و برادری درکره شمالی، دستور داد همه مردها موهایشان را مثل او بتراشند تا دنیا بفهمد در این کشور شاه وگدا مطرح نیست و همه مردم از حقوقی مساوی برخوردار هستند

از لبخندتان پیداست که فکرمی کنید اینهم شوخی یا طنز است ولی باورکنید جدی جدی است . اینهم لینک خبرش . لطفن لبخند تمسخری را که روی لب تان است، پس بگیرید !

برای جلوگیری ازگناه…

 pollution

بسیاری از مردم انبارکردن زباله درکنار دریای خزر را که می تواند محل تفریح و استراحت هم باشد، زشت و ناپسند و بی توجهی به محیط زیست می دانند.

این کار اما یک خاصیت بزرگ دارد وآن اینکه بوی نامطبوع زباله ها، هوس دریا رفتن را می کشد و از بین می برد و حتی آقایان که مجازند در دریا آب تنی کنند خواهند گفت مرده شور چنین دریایی را ببرد. همان بهتر که بقیه اش را هم بدهیم به روسیه و راحت شیم!

و بدیهی است وقتی آقایان به دریا نروند، خانم ها حتی هوس پنهانی آب تنی کردن دردریا را هم نخواهند کرد و به این طریق ساده، نه خودشان به گناه آلوده می شوند و نه مردان را به گناه می کشانند.

* میرزاتقی خان یکی از روزنامه نگاران و طنزنویسان پیشکسوت ایران و از همکاران تحریریه ی شهروند است.